"و تو ای قدرتی که کمر به خدمتش بسته ام
باز گو کیستی
قدرتی که همواره خواهان شر است
و همیشه خیر، عمل می کند"
از كتاب فاوست اثر گوته
در پست قبلي به رمان مرشد و مارگريتا اشاره كردم و نمي دانم موفق بودم عظمت اين شاهكار كم نظير – اغراق نيست اگر بگويم بي نظير – را بيان كنم يا نه؛ اگر توانسته ام كه خدا را شكر اگر هم نه، از من بپذيريد فراتر از يك اثر ادبي است؛ خلاصه ي داستان را مي توانيد با يك سرچ ساده پيدا كنيد اما به نظر من هيچ خلاصه اي براي اين رمان نمي تواند مناسب باشد؛ به نظرم رمان دارد در جاي ديگري اتفاق مي افند؛ نشانه هايش را مي توانيد در برخي صحنه ها ببينيد؛ به نظرم با يك بار خواندن فقط مي توان لذت عميق آن را تجربه كرد اما براي اشراف به آن لازم است دست كم دو بار خوانده شود؛ عميقا و شديدا معتقدم بايد همه دانشجوهاي هنر حداقل سه واحد مرشد و مارگريتا پاس كنند. همين!
مرشد و مارگريتا
نوشته ي ميخاييل بولگاكف
ترجمه عباس ميلاني
453 صفحه
من چاپ چهارم كتاب را خواندم كه انتشارات تنوير در آورده گويا خوشبختانه تا چاپ هفتم هم رفته
سلاااام عزیزم
ReplyDeleteخوشحالم مثه قدیما زود به زود آپ می کنی
. بهت حق میدم کار سختیه که بخوای درباره این کتاب بنویسی . اما تا حدی از پسش براومدی . اگه حال داشتم یه پست مبسوط دربارش می نوسم . راستی عکسی که گذاشتی چیه ؟
جالبه برام
:)
خیلی سپاس که این کتاب را معرفی کردی ... عصر میروم کتاب را از خرس قهوه ای می گیرم گرچه در فصل امتحانات کار شاقی است که کتاب غیر درسی بخوانی
ReplyDeleteسلام برادر
ReplyDeleteمن هنر مند نیستم
اما
شیطان شما را دوست دارم
میدونید شاهرخ آقا وقتی این پست را خوندم صدای قلب تپنده نویسنده اش را شنیدم. روزهایی شاد می بینم
ReplyDeleteدوباره سلام برادر
خوبم منم
پالومینو رو قبلا خوندم وهمینطور مرشد و مارگریتا روو کفتگو در کاتدرالو که این آخری عالیست شاهکاره.کجا بودی این مدت؟نگرانت شدیم
ReplyDeleteحتی داستانهای کوتاه یوسا هم عالیه.سردسته ها رو بخون
ReplyDeleteما تو كار روسي نيستيم.ولي حالا كه انقدر اصرار مي كني باشه.مي خونمش :D
ReplyDeleteخوش به سعادتت
ReplyDeleteمن به خاطر یک حماقت بزرگ که خودم مرتکب شدم باید یک امتحانی را دوباره بدهم و مجبورم در حال حاضر بیشتر درس بخوانم
1- اقا من با اجازه این عکس سبزت رو تا اول تیر می ذارم گوشه ی وبلاگم
ReplyDelete2- این مرشد و مارگاریتا معماری محکمی داره. درست و حسابی پرداخت شده. الکی و بریم ببینیم چی می شه نوشته نشده. همین باعث می شه که تاثیر می گذاره
3- نیاز به تفسیر های پیجیده تر از این حرف ها داره. مطمئنم ارجاعات تاریخی و مذهبیش بیشتر از این چیز هاییه که خودم تا الان متوجه شدم
می خوانم حتما... سر بزنید
ReplyDeleteداستان های روسی عالی هستند عالی - دن آرام با ترجمه شاملو رو خوندی ؟ قراره یه رشته تحصیلی به نام ادبیات داستانی در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد بذارند فک کن !البته بنده خیلی امیدوار نیستم ......
ReplyDeleteسلام !
ReplyDeleteالان مشغول خوندن یه کتاب از عباس معروفی ام به نام فریدون سه پسر داشت
تو این روزا خوندن این رمان فکر می کنم خیلی می تونه ذهن آدم رو باز کنه
سلام،
ReplyDeleteپایین اون مطلب مربوط به شادی صدر برچسب طنز رو زده بودم، با این حال باز هم یه نفر بد جوری قاطی کرده بود سرش. کامنتش هست
خوب ظاهراًمن باید چاپ هفتمش رو بخونم
ReplyDeleteتصمیم که به خواندنش دارم حالا که تو گفتی دیگه حتما باید خواند
ReplyDeleteاین اتفاق ها برای من هم افتاده. دنیا کوچک است شاهرخ... دیوانه نکندت این کوچکیش
ReplyDeleteبیا دیوانه ی من را بخوان
یک کتابی هست به نام کشتنِ مرغ مقلد از هارپلی
ReplyDeleteتابستان امسلل جشنِ 5 سالگی برای این کتاب در سراسر امریکا برگزار می شود ...بچه های دوره راهنمایی در مدارس امریکا 50 سال است این رمان را به عنوان یکی از واحدهای درسی شان می خوانند و...
حالا خود حدیث مفصل خوان از این مجمل .
برای پستِ قبل : محالِ کتابی بخونم و یا فیلمی ببینم و نمودِ بیرونی برام نداشته باشه ، همیشه یا همزمان یک اتفاقِ مشابه میفته و یا بعدش !
برای تمام سلامهای بی پاسخ :( سلام سلام سلام سلام ) به توانِ اِن
پنجاه سالگی
ReplyDeleteممنون شاه رخ عزیز
ReplyDeleteاون اصطلاحات معمول موسیقی هستند که دلیلی ندارد همه بدانند و شاید خود من توضیح واضحی از آنها نداشتم /
ممنون برای معرفی کتاب
راستی
یاد ما کردی ؟
از دستت در رفته بودیم ؟
باید این کتاب رو بخونم.
ReplyDeleteممنونم بابت معرفیش.
راستش وبلاگ جدید بعد از کامنت قبلی که برات گذاشتم مرتب شد به همین خاطر آدرس وبلاگ قبلی رو گذاشتم.
در ضمن من تا اسم شخصیت یکی از داستانها رو تو کامنتها می بینم می فهمم که خودتی. نیاز به معرفی نیست
شادباشی
سلام
نزدیکای ظهر به خیر
خریدمش. ممنون. فقط یک سوال. در مقدمه نوشته شده که بیست و پنج صفحه را زمان چاپ سانسور کرده اند . این بیست و پنج صفحه بعدا اضافه نشده ؟ وقتی شرایط کشور بولگاکف عوض شده بوده ؟ یعنی این ترجمه هم بدون آن بیست و پنج صفحه است ؟
ReplyDeleteاگر می دانستی بهم بگو.
هی عوضیا من شما رو لینک کردم پس بهتره شما هم ماتحتتون را تکون بدید و منو لینک کنید. دوست دارم وقتی برمیگردم لینکم اینجا باشه
ReplyDeleteاین روزها مثل البته الباقی روزها وقتی برای خواندن که هیچ برای دیدن هم نیست. اما از شما چه پنهان آن داستان آن لاین نوشت رضا قاسمی را که نمی دانیم اسم اش چه بود(گوسفند... چی چی)را خواندیم و مثل خر کیف کردیم.
ReplyDeleteو این را که شما گفتید باشد، امیدواریم روزی بخوانیم. راستی در فیس بوک گویا هستید شما؟ اگر هستید که ایما هم هستیم . ببینیمتان رفقا.
سلام
ReplyDeleteتیشه را امروز بر میدارم
و تمام آیینه ها را
برای دیدنت
میشکنم
تنم از دوری تو سردست
همین
جای دنجی ساخته ام در وردپرسس خوشحال میشم مرا چون آیینه نگاه نکنید قبل آنکه بشکنم
با این توصیفات قطعاً باید رمان فوق العاده ای باشه
ReplyDeleteممنون از معرفی این کتاب