tag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post8693222922502736937..comments2023-08-23T13:54:01.522+03:30Comments on زیستن در کلهی تباهشدهی یک اسب: عيون جاريه: مرثیه برای کسی که بلد نبود زندگی کند اما خوب بلد بود بمیردUnknownnoreply@blogger.comBlogger54125tag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-31251967659487977122010-10-27T20:41:23.170+03:302010-10-27T20:41:23.170+03:30با اين وبلاگ، يک سالي مي شود فيلم مي بينم، راه مي ...با اين وبلاگ، يک سالي مي شود فيلم مي بينم، راه مي روم، با هيجان تعريف مي کنم، غصه مي خورم، حتا آواز مي خوانم<br />اما تا همين پست-جان رضا و وحيد که قرار را گذاشته اند بر هواي تو(حالا توي پارک باشي يا هواپيما)- هيچ وقت نشده بود با يک پستي آواااااار هم بشوم...ا<br />جاي رضا درد مي کند و من نمي دانم آقا! نمي دانم با این شمارهای که روی گوشیت هست و صاحبش برای ابد مرده است چکار کني؟<br />جاي رضا درد مي کند...اAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-46927370334923500582010-10-23T11:08:42.893+03:302010-10-23T11:08:42.893+03:30سلام
اولين باري كه به وبلاگتون اومدم
نوشته هاتون ر...سلام<br />اولين باري كه به وبلاگتون اومدم<br />نوشته هاتون رو خوندم<br />در اين پست دردي مشترك رو حس كردم<br />حال و هوايي كه من هم چند سالي پيش مثل شما تجربه كردم<br />و برادري كه هم نام با برادر شما بود، خيلي زود ما رو با تمام خاطرات تنها گذاشت<br />جايي از نوشته هاتون اشاره كرديد كه چرا در ختم فقط از خوبي ها گفته ميشه<br />جايي تو وبلاگم نوشتم:<br />.<br /><br />.<br /><br />.<br /><br /> ميدانم ...چون در گذريم<br /><br />شرنگهايمان نيز چون شهد و شكر خواهد شد...<br /><br />شايد ...ز بس كه جدايي تلخ است<br /><br />تلخيهاي ما در برابرش چون شكر است...<br /><br />.<br /><br />.چاووشhttp://royayeirani.blogfa.com/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-15005624650915771982010-10-14T20:18:02.992+03:302010-10-14T20:18:02.992+03:30صداها
صداها
صداها
صداها گوش خراشند
از زیر پنجره تا...صداها<br />صداها<br />صداها<br />صداها گوش خراشند<br />از زیر پنجره تابوت میبرند<br />می شنوی؟!محبوبه رادhttps://www.blogger.com/profile/02176148113156893113noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-12602031896613730692010-10-13T14:15:03.853+03:302010-10-13T14:15:03.853+03:30من تا حالا چنین مطلب قشنگی راجع به مردن و مردن برا...من تا حالا چنین مطلب قشنگی راجع به مردن و مردن برادر نخوانده بودم <br />کاش وقتی کمر مادرم زیر بار داغ ناگهانی و تصادفی برادر بیست ساله ام شکست یه چیزی می نوشتی تا بریم تو نوشته هات و یادمون بره<br />کاش بودی وقتی کمر خواهرم زیر با تصادف پسر ش شکست و سه روز منتظر نشست تا جنازه ی مهندسش را بیارن یه چیزی می نوشتی تا بریم تو نوشته هات و یادمون برهجامعه شناسی زمينیhttps://www.blogger.com/profile/17627493991314464959noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-87257361815653067302010-10-13T13:09:46.344+03:302010-10-13T13:09:46.344+03:30سلام
دردی که آه شد، ناشی از معنی ِمرگ مردی ست که ...سلام<br />دردی که آه شد، ناشی از معنی ِمرگ مردی ست که نمی شناسمش.ءشهابhttp://charcoal.blogfa.com/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-71529186334902646052010-10-11T14:59:50.613+03:302010-10-11T14:59:50.613+03:30آروم باش پسر
آروم بگیر
تموم نشده تموم نمیشه
تموم ن...آروم باش پسر<br />آروم بگیر<br />تموم نشده تموم نمیشه<br />تموم نشدی تموم نمیشیم<br />باور کن ادامه داره...این زمین همش یه توهم کوتاه مدته...بعدش جریان داره زندگی...اینو به چشم خودم دیدم که دارم میگم<br /><br />آروم باش رفیقنیکنازhttp://red-nonsense.blogspot.com/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-8144477771873031922010-10-11T11:45:14.474+03:302010-10-11T11:45:14.474+03:30روحش شادروحش شادگوج گنوnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-73258005846752747912010-10-11T11:19:57.778+03:302010-10-11T11:19:57.778+03:30تسلیت میگم عزیز جانتسلیت میگم عزیز جانمنطقه امنhttp://safefield.blogfa.com/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-73305047302701462672010-10-11T00:12:31.859+03:302010-10-11T00:12:31.859+03:30سلام. راستش من برای اولین بار که میام اینجا و شما ...سلام. راستش من برای اولین بار که میام اینجا و شما رو نمیشناسم.با خوندن حرفاتون یاد 1 سال پیش خودم افتادم که مادربزرگم و از دست دادم.نگید این که خیلی مهم نیست.من یه فرشته رو از دست دادم.هنوز بعد از 1 سال به یادشم و هر روز براش فاتحه میخونم.شاید بگید بی رحمم ولی واقعا وقتی عاشق کسی باشی مه گذر زمان و نه خاک سرد غم از دست دادنشو از یادتون نمی بره.تنها چیزی که باعث میشه بعد از ریختن اشکهای دلتگیم لبخند دوباره به من برگرده حس اینه که اون داره اونجا راحت و اسوده بدون هیچ سختی زندگی میکنه و بز اون بالا عاشقانه به من میگه که نگران من نباش من جام از تو خیلی راحت تره! این جور که گفتین گویا مریض بودن. بیایید یه کم دست از خود خواهیمون برداریم و به این فکر کنیم که جای برادرتون اونجا خیلی بهتره.فقط یه دعا براش کنین.بگید خدایا من که یه بنده ی کوچیکم تا وقتی براردم پیش من بود خیلی بهش رسیدم و مواظبش بودم ببینم تو که خدایی و بزرگی حالا که اون اومده پیش تو چه جوری ازش پذیرایی میکنی...امیدوارم حرفامو بخونی.موفق باش..نازیکاnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-80212530667884318692010-10-10T23:06:31.059+03:302010-10-10T23:06:31.059+03:30گفتم ای عشق من از چیز دگر می ترسم / گفت آن چیز دگر...گفتم ای عشق من از چیز دگر می ترسم / گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگورامین خواجه پورhttp://khajehpour.blogfa.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-86147161518624779952010-10-09T21:14:57.977+03:302010-10-09T21:14:57.977+03:30فیلم ببین... کتاب بخون... مثل همیشه
زندگی آمادگی ...فیلم ببین... کتاب بخون... مثل همیشه<br /><br />زندگی آمادگی برای مرگ استچوب الفhttp://www.ketablog.blogfa.com/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-4524340392067373092010-10-09T21:14:30.796+03:302010-10-09T21:14:30.796+03:30پستت به خودی خود غم انگیز بود و خبر از رفتن و نبود...پستت به خودی خود غم انگیز بود و خبر از رفتن و نبودن و از دست دادن میداد اما واقعیتی که پشتش بود ناراحت کننده تر بود این دیگه فیلم نبود از دست دادن برادر بود و غمی بود که از نزدیک شاهدش بودم.تسلیت میگم :(((روشنکhttp://www.navayegaribane.blogfa.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-81950565328225053042010-10-09T20:54:12.269+03:302010-10-09T20:54:12.269+03:30قلبم درد گرفتقلبم درد گرفتمهتاhttp://www.azroozhaa.blogspot.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-8576303423811726272010-10-09T19:47:30.497+03:302010-10-09T19:47:30.497+03:30فلش رو بر عکس کن
بگیر سمت من
می رسی به خدا
می ر...فلش رو بر عکس کن <br />بگیر سمت من <br />می رسی به خدا <br />می رسی به خودت !kavehhttp://kavehfc.blogfa.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-42170505948374082452010-10-09T10:16:48.958+03:302010-10-09T10:16:48.958+03:30اصلا روم نميشه چيزي بنويسم
حجم انبوه اندوهت
نمي د...اصلا روم نميشه چيزي بنويسم<br />حجم انبوه اندوهت <br />نمي دونم چي بگمUnknownhttps://www.blogger.com/profile/00734177178795268899noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-36981370996882098692010-10-07T17:58:59.788+03:302010-10-07T17:58:59.788+03:30تو را به سبک واژه هایت دوست دارم . ماهرانه خطوط عا...تو را به سبک واژه هایت دوست دارم . ماهرانه خطوط عاطفه ات را شناخته ای که آن گاه که فاجعه رخ داد ، اشک هایت از دهانه ی تنگ واژه ها سرریز نکند . <br />حالت را می دانم رفیق .دونقطهhttp://www.suzankarimi.blogfa.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-60880146833661617292010-10-07T16:28:12.163+03:302010-10-07T16:28:12.163+03:30جان دلم برايت بنويسيد كه ار فهم ما ها آنقدر بالا ب...جان دلم برايت بنويسيد كه ار فهم ما ها آنقدر بالا بلند بود كه خيام را مي شناختيم همه مان آنوقت مفهوم زندگي كردن عوض مي شد جان برادر . <br />خدايش بيامرزد<br />اما در جوار آدم هاي معمولي < معمولي فكر كردن بهترين نوع زيستن است . داستان انوشيروان عادل است و بزرگمهر و ان چوپان كه هم بند بزرگ مهرش مي كنند .و چون در هنگامه نجوايي از بزرگ مهر چوپان به زير گريه مي زند بزرگ مهر گفت خدارا شكر كسي سخن مرا دريافت . پرسيد براي چه گريه مي كني ؟ گفت در هنگامه نجواي تو ريش بلندت تكان تكان مي خورد . مرا به ياد بز سردسته گله ام انداخت . <br />... و ديگر موارد كه بماند . <br /><br />خداييش هيچ كس نيست تو اين وب ما كامنت بزاره و تو اگر نبودي شاهرخ جان من امروز مي مردم از بي كامنتيAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-32670843825541451952010-10-07T14:57:34.800+03:302010-10-07T14:57:34.800+03:30این رضا همانی بود که با شما سه چهارتا میشدید و میر...این رضا همانی بود که با شما سه چهارتا میشدید و میرفتید به یغما؟<br />چقدر این بند آخر نوشته ات پر بود از عزاداری و مویه های ریزریز شدهسانتاhttp://saantaa.blogfa.com/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-82877568268090677592010-10-07T11:46:53.041+03:302010-10-07T11:46:53.041+03:30مرگ پایان کبوتر نیست...مرگ پایان کبوتر نیست...مانتیلاnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-89434852839416261212010-10-07T10:59:06.459+03:302010-10-07T10:59:06.459+03:30خوب تسليت گفتن يه هنره كه من ندارم.
اما فقط خودتي ...خوب تسليت گفتن يه هنره كه من ندارم.<br />اما فقط خودتي كه مي فهمي اين درد رو و خودت هم ميتوني جاي زخمسش رو خوب كني.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-47478305824360769792010-10-07T05:09:04.459+03:302010-10-07T05:09:04.459+03:30ما آدمها ، خیلی خودخواه هستیم، . چه منی که هنوز...ما آدمها ، خیلی خودخواه هستیم، . چه منی که هنوز فونت فارسی ندارم، چه شاهرخی که فونت فارسی داره و قلمش خوش نواز.<br /><br />مرگ وقتی که میاد سراغ کسی ، چه خوب چه بد، به حال اون فرد تاثیر چندانی نداره ، چون به هر حل یک راه پر پیچ و خمی رو تازه داره شروع میکنه به رفتن، .<br /><br />ولی چرا ما که هنوز زنده هستیم و هنوز امکان لذت بردن از این دنیای به اصطلاح وحی رو داریم، انقدر از رو ندانی و دله تنگی زندگی رو به خودمون کوفت میکنیم،..<br /><br />هنوز تو چنین شرایطی قرار نگرفتم، ولی مطمئنم که من از همه خودخواه تر هستم، کاشکی از بچگی به جای صدای قرآن صدای اشعار خیام تو گوشمون بود که راحت تر از خودخواهی و دلتنگی خود میگذشتیمAnonymoushttps://www.blogger.com/profile/06833746298594916628noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-79796605837451884402010-10-07T00:44:00.054+03:302010-10-07T00:44:00.054+03:30متاسفم رفیق شاهرخ
متاسفم
رفیقت : ناجورمتاسفم رفیق شاهرخ<br />متاسفم<br /><br /><br /><br />رفیقت : ناجورNajoorhahttps://www.blogger.com/profile/02249690473192031285noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-91736339550493155002010-10-07T00:02:54.691+03:302010-10-07T00:02:54.691+03:30جای رضا حالا حالاها درد میکنه! ورم داره و حالا حال...جای رضا حالا حالاها درد میکنه! ورم داره و حالا حالاها آماسش نمی خوابه! پشت هم و همونجوری که اومده نوشتی و رفتی در ادامه ی فکر-نوشته هات داشتم فکر می کردم به اون شب که با آقا اشرف داشتین می گفتین تخته نرد درست مث زندگی می مونه که اگه بد بیاری هی دیگه میاری . به اینکه می گفتی طبق قوانین مورفی بدبیاری ها توی صف نمیان، یه دفه میان. به اینکه آقا اشرف وقتی از حس بد خواست مثال بزنه گفت مثلا هی دلت شور می زنه نمی دونی چته و بعدش می رسی خونه می بینی داداشت یه چیزیش شده و بعد می گی پس بگو هی از صبح دلم شور می زنه حالا خدارو شکر چیز جدی ای نبوده. به حرفامون که می گفتی رضا روشش کاملا غریزیه از روشش خوشم میاد. به اینکه می گفتی یعنی خدا به خاطر فقط یه روز روزه که نگرفتم می خواد جریمه ام کنه؟ یعنی آره خدا! به این که من برات در مورد انرژی ذهن حرف زدم به اینکه نمیدونم چی دارم می گم.احساس چگونگی مزمنhttp://chronicfeelingofhow.blogspot.com/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-58149299601315775712010-10-06T20:38:57.046+03:302010-10-06T20:38:57.046+03:30چه درد بیش از اندازهای، چه شروع بی پایانی. تسلیت...چه درد بیش از اندازهای، چه شروع بی پایانی. تسلیت نمیگم چون میدونم زیاد شنیدی، و مرهمی هم نیست. فقط آرزو میکنم زمان زودتر از همیشه بگذره، تا زخم کهنه تر بشه و تحملش راحت تر. آرزو میکنم هر چه پیشتر به خاطرات خوشتون رو به یاد بیاری و این خاطرات رو برای مادر هم تازه کنی، و به خوشیهای گذشته لبخند بزنی تا درد کمتر حس بشه. از دست دادن خیلی خیلی ساخته، تعریف شدنی نیست.Hasti.Nhttps://www.blogger.com/profile/11991105104558863882noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-2091439081273506160.post-91204975944761469672010-10-06T19:48:40.009+03:302010-10-06T19:48:40.009+03:30سلام
تسلیت می گم،خیلی ناراحت شدم،متاسف شدم،بغض شدم...سلام<br />تسلیت می گم،خیلی ناراحت شدم،متاسف شدم،بغض شدمelham*http://mantic.persianblog.irnoreply@blogger.com