Pages

Sunday, July 18, 2010

جنگل-2

با تبرش نه

جنگل را

با آه هايش از پا در مي آورد

هيزم شكن

11 comments:

  1. بله!

    یغما جای خوبیه. آدم شاعر می شه احتمالن...
    عالی بود

    ReplyDelete
  2. هیزم شکن!!!با آه هایش؟؟؟
    یکم معنیش ناجوره

    ReplyDelete
  3. جنگل پیر
    هیزم شکن پیر تر

    ReplyDelete
  4. اين يغما حسابي تو رو شاعر كرده...ميشه ما رو هم ببري شايد بيفتم دوباره رو غلتك داستان نويسي!ذهنم خيلي خاليه...

    ReplyDelete
  5. دنیای غریبی است که هم سرنوشت درخت و هم حال و روز هیزم شکن دل سوختن دارد !

    ReplyDelete
  6. اينکه نمي داني پاي تو قطع مي شود يا پاي همسايه ات

    ReplyDelete
  7. راست میگه بالایی، انگار یغما خیلی جای خوبیه.

    ReplyDelete
  8. ای بابا این کامنت اولی من بودم پس چرا ناشناسم؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!


    !!!!

    حالا یعنی شناخته شدم؟؟؟!!

    ReplyDelete
  9. سلام، هنوز تو يغما گيريم، زود رفتي تو جنگل!!!
    بسيار زيبا بود :-)
    لطفاً رمزگشايي كنيد، بالاخره كجا بوده اين يغما، ما هنوز تو كفيم!!!

    ReplyDelete
  10. تو میدونی چرا آه می کشید ؟

    ReplyDelete
  11. و این فقط میتونه یه جنگل غصه باشه.،فقط

    ReplyDelete