Pages

Saturday, July 31, 2010

جنگل - 8

به جيرجيرك هاي لالي كه در استخوان هايم ريشه كرده اند شك دارم

به ريشه كردن شان

به لال بودن شان

به جيرجيرك بودن شان

14 comments:

  1. شايد اصلاً جيرجيركي اونجا نيست، كه نشانه‌‌اي نيست،
    شايد اصلاً اين احساس خودت هست كه جيرجيركي شده!!!

    برقرار باشي، بدون جيرجيركها ;-)

    ReplyDelete
  2. جیرجیرکه لاله؟
    یا تو کری؟

    ReplyDelete
  3. سلام
    این دل و دماغ نداشتن هم شده مسری.
    یک قفسه پر از کتاب نخوانده، کلی فیلم ندیده....
    دعا می کنم که فقط جیرجیرک باشند، نه موش هایی که اندیشه را می جوند.

    ReplyDelete
  4. چه کسی شک بودنشان را به دلت انداخته که شک به قفدانشان این گونه راحت تر است !

    ReplyDelete
  5. جیرجیرک که ریشه نمی کند.. لانه شاید بکند.
    شک را
    این میان
    به خودت شک نکرده ای؟

    ReplyDelete
  6. همشون واقعی تر از این حرفان.،

    ReplyDelete
  7. جیرجیرکتیم
    اراکده

    ReplyDelete
  8. سلام،
    همه اول از خداشونه که جیرجیرکاشون لال بشن، ولی بعدش پشیمون میشن و شک میکنن.

    ReplyDelete
  9. حس کافکا داشت این نوشته ات !!!!

    ReplyDelete
  10. به شک کردن ادامه بدهید لطفا!

    ReplyDelete
  11. جيرجيرک به خرس گفت :

    عاشقت شدم .

    خرس گفت :

    الان وقت خواب زمستونی منه ٬ وقتی ۶ ماه ديگه بيدار شدم در موردش صحبت می کنيم .



    خرس وقتی بيدار شد جيرجيرک رو نديد ٬ خرس نمی دونست جيرجيرکها ۳ روز بيشترعمر نمی کنند...

    ReplyDelete
  12. سلام
    خوندم هر هشت تا رو و دوس داشتم.7 رو بیشتر از همه.
    شرح اشفتگی ها...:)

    ReplyDelete