Saturday, September 25, 2010

تنهايي، تنهايي، تنهايي، تنهايي ِعريان

اگر اين تجربه را داريد كه از تنهايي پناه برده باشيد به دوستي با كسي كه نديده ايدش و شروع كنيد با او نامه نگاري – اسمس، ايميل و كامنت هم نامه حساب مي شوند – و تنهايي تان را با او در ميان بگذاريد چه بسا درددل هم بكنيد و بعد كم كم ببينيد بهترين دوست تان و تنها ترين دوستتان همين آدم شده است آب دستتان است بگذاريد زمين برويد اين انيميشن مري و مكس را پيدا كنيد ببيند چجوري يك دختر بچه ي هشت ساله ي استراليايي كه چشم هاش رنگ اب گل آلود است و روي پيشانيش يك لكه به رنگ مدفوع دارد و كارتون نوبلت ها را دوست دارد و شكلات دوست دارد و مادرش دائما مست است و پدرش كاغذ هاي تي بگ را مي چسباند رويشان و خودش يك خروس دارد كه وقت هايي كه از باران خيس خورده و آورده باشدش توي خانه پاي تلويزيون همزمان كه شير غليظ و شيرين مي خورد و بوي خروس خيسش را مي شنود و كارتون نوبلت ها را مي بيند بهترين وقت زندگيش است چجوري با يك مرد چهل و چند ساله نيويوركي كه كارتون نوبلت ها را دوست دارد و دو تلويزيون دارد كه يكي شان صدا ندارد و يكي تصوير و شكلات دوست دارد و به شدت چاق است و تنها دوست مي شود.

ببينيد چجور چه دختر بچه اي باشي هشت ساله در روستايي در استراليا چه مردي چهل و چند ساله در نيويورك چه پسري بيست و چند ساله در ايلام چه دختري بيست و چند ساله در بندرعباس چه مردي در تبت چه زني در پرو . . . .تنهايي و بي پناهي و آن حس مشترك را درتان بر مي انگيزاند درگيرتان مي كند .

آن تجربه اي كه در بالاتر گفتم را اگر نداريد مهم نيست، آب اگر دستتان است بخوريدش و برويد اين انيميشن را گير بياوريد ببينيد.

مري ومكس

محصول 2009 استراليا

نويسنده و كارگردان: آدام اليوت

80 دقيقه، سياه و سفيد و رنگي

20 comments:

مهتا said...

چقدر این انیمشن دوست داشتم .. مخاطبش همه آدمها هستند..

azadeh said...

salam, bavaret mishe in chand rooz ya khab boodam ya dast hamo mikharoondam (rojoo shavad be poste ghablim!) vali halo havaye asheghi ro chon ghol dadam zoode zood mibinam. manzooram az elm in bood ke man film ham ke bebinam nemitoonam mesle shoma ke herfeii hastin naghdesh konam :)
baraye hamin ham hast ke blogeto doost daram.

نعیمه said...

از این یکی نمی شه گذشت
باشه می رم پیداش میکنم
حالا که اینو نوشتی
ممنون که یه دوست خوب بودی و هستی و امیدوارم که باشی.

خنیاگرباد said...

فوق العاده بود مری و مکس!

ناجورها said...

سلام رفیق شاهرخ
خوبه که یار جانی ای داری مثل سیاوش .خوش به روزگارت .
باید جواب هفت سوالت رو بدم :
اسم من رو که تو همین آخرین مطلبم دیدی .
کار جفتمون به سینما مربرطه چون خودمون به سینما مربوطیم .
خوب نیست عقاید چپ آدم رقیق بشه . سیبیلش نیز . امر خیر رو هم تبریک می گم .
در مورد شابرول و آنیس واردا شادم که در خواهی یافتشون .
منم موافقم کشتی گیر ناامید کننده بود . اما سه فیلم قبلیش رو بسیار دوست دارم .همین مرثیه ... یا سرچشمه و یا پی فوق العاده بودن .
بله . تریستانا محشره چون بونوئل محشره . زود برو کارای دیگرش رو هم گیر بیار : جذابیت پنهان بورژوازی ، ملک الموت ، شبح آزادی ، سگ آندولوسی ، میل مبهم هوس و ویردیانا . همشون رو دوست دارم .
اما مری و مکس :
دیوانه وار دوست داشتم این کار رو . اون تفکیک رنگی دو دنیا (دنیای کاملا سیاه و سفید مکس و دنیای کاراملی رنگ مری) و حفظ رنگ مولفه های هر دنیایی در دنیای دیگری .مثال هدیه هایی که برای هم می فرستادند .
موسیقی زیبا و سکانس پایانی که هربار دیدنش گلوم رو فشار میده و چشمهام رو تر .
هی رفیق .
خیلی این فیلم رو دوست دارم . خیلی .


همیشه ارادتمند : ناجور

Unknown said...

هــی غصه بود که خوردمــــا
مُردم اونجاش که دکمه ی ماشین تایپو مری سر جاش گذاشت

elham* said...

باید رنگ چشماش یادم باشه
یادم نره

هما said...

وای آره منم این انیمیشنو دیدم
یکی از بهترین ها بود
اما از تنهایی یه تبلیغی می داد همراه اول
(هیچکس تنها نیست!)
هر وقت می دیدمش تو دلم بش می خندیدم!!!

soamye said...

مری و مکس زندگی آدمهای تنها

dream_runner said...

yes

لیلی ترین شیرین said...

این انیمیشن رو 3-4 ماه پیش دیدم... تا 2ساعت بعد از قیلم گریه کردم...
خیلی دردناکه...چون شبیه زندگی خیلی از ماست...

لیلی ترین شیرین said...

این انیمیشن رو 3-4 ماه پیش دیدم... تا 2ساعت بعد از قیلم گریه کردم...
خیلی دردناکه...چون شبیه زندگی خیلی از ماست...

damon said...

ندیدمش ولی اینطور که شما تعریف کردین باید دیدنی باشه.
راستی
خوبه واسه خیلیا که شما استادشون نشدی.
منم شاید دانشجوٍم ولی فکر میکنم تو نت آدما آزادن توی نوشتن و فکر کردن،ولی باز خوبه واسه ماها که شما رو داریم.
آهان راستی
سلام.

علامت سوال said...

وقتی با رجوع به دفترش لبخند می زد یاد شاملو می افتادم واون لبخندی که بر دهان جراحی می کنند... عالی

Anonymous said...

موافقم انیمیشن زیباییه :-)

Unknown said...

بعيد مي دونم پيدا بشه
راستي تولدت با استاد شجريان همزمان است

محبوبه راد said...

سلام
مری و مکس وحشتناکه
وحشتناک
.
.
.

محبوبه راد said...

فکر کن چقد وحشتناکه شغلت چسبوندن نخ تی بگ باشه
و یه عمر،هر روز ،هر ساعت
.
.
.
یاد کتاب تنهایی پر هیاهو افتادم
نوشته ی بهومیل آرابال
خوندیش؟

sepehr said...

mersi az in marefi khoob

حوازاد said...

دیدمش
کار قشنگیه
برای من تداعی گر ارتباط خودم و یک نفر بود با خصوصیاتی شبیه به ماکس

زندگی چقدر سیاله

به ما هم که سر نمیزنی پن فرند