Sunday, September 26, 2010
تا برميگردم فكر كنيد!
به اسامي فيلمهاي بخش مسابقه جشنواره كن سال 1969 كه نگاه ميكنم ميبينم كوستاگاوراس با فيلم Z در آن شركت كرده؛ اين كوستا گاوراس هماني است كه فيلم تبرش را با هم حرف زديم و عجب فيلمي بود تبر؛ فولكر شلندورف هم با مايكل كلهاس شركت داشته؛ از شلندورف قبلا طبل حلبي را با هم ديدهايم يادتان هست؟ - اين شلندورف در كنار فاسبيندر و وندرس و هرتزوگ و شهيد ثالث پنج تني هستند كه بسيار مواقع در بلايا و در خطرات زندگي ميتوان به دامانشان پناه برد. اريك رومر هم سومين قسمت از مجموعه شش داستان اخلاقي را توي جشنواره داشته كه درباره اريك رومر به زودي كلي حرف خواهيم زد. لويي مال هم با فيلم كلكته شركت داشته؛ دنيس هاپر هم با ايزي رايدر؛ كوباياشي هم با سرودي براي يك مرد خسته؛ آندري وايدا هم با Polowanie na muchy؛ سيدني لومت هم قرار ملاقات. چند نفر ديگر هم بودهاند كه من نميشناسمشان. رييس هيات داوران، ويسكونتي بوده؛ نخل طلا را هم يكي از همان فيلمهايي كه من نميشناسم برده به اسم "اگر..." از كارگرداني انگليسي به نام ليندسي اندرسون؛ جايزه فيپرشي را هم آندري روبلف برده؛ حالا از ميان اين نه فيلم فكر ميكنيد ميخواهم توي پست بعدي گريبان براي كدامشان چاك كنم؟ حدس بزنيد.
Labels:
همينجوري
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
26 comments:
chon faghat hadse, pas:
"سرودي براي يك مرد خسته"
ta shoma bar-gardin.
در مورد فیلم وایدا میخوای حرف بزنی؟زمستان است؟
اراکده
ایقدر اسم جدید اینجا
جذبم کرد که یادم رفت بعد از مدت ها بگویم سلام
حدس كه نمي توانم بزنم اما توللللللللللللللدت مبارك
حدس كه نمي توانم بزنم اما با اينكه دير شد توللللللللللللللدت مبارك
حدس كه نمي توانم بزنم اما با اينكه دير شد توللللللللللللللدت مبارك
مری و مکس رو دیدم شاهرخ وواقعا کیفور شدم!اما تریستانا و آینه رو ندیدم....من وقتی تهران بودم از آرشیو دوستم فیلم امانت میگرفتم اما از وقتی اومدم اصفهان لینکی ندارم..حالا باید بگردم ببینم اینجا از کی میشه فیلم گرفت....اسم فیلم هایی که معرفی میکنی رو مینویسم تا وقتی لینک پیدا کردم بگیرمشون...
مری و مکس رو دیدم شاهرخ وواقعا کیفور شدم!اما تریستانا و آینه رو ندیدم....من وقتی تهران بودم از آرشیو دوستم فیلم امانت میگرفتم اما از وقتی اومدم اصفهان لینکی ندارم..حالا باید بگردم ببینم اینجا از کی میشه فیلم گرفت....اسم فیلم هایی که معرفی میکنی رو مینویسم تا وقتی لینک پیدا کردم بگیرمشون...
سلام رفیق شاهرخ
حدس من در مورد مطلب بعدی فاسبیندر یا تارکوفسکی ست .
فیلم برنده ی اون سال رو چرا ندیدی ؟
اگر فیلم خوبیه و من دارمش .(اگر خواستی) .
آدم وقتی اسمه فیلمهای مسابقه رو می بینه خیلی یاد بخش مسابقه ی فیلم فجر خودمون می افته !!!
آره . رفیقت : ناجور
سلام رفیق شاهرخ
حدس من در مورد مطلب بعدی فاسبیندر یا تارکوفسکی ست .
فیلم برنده ی اون سال رو چرا ندیدی ؟
اگر فیلم خوبیه و من دارمش .(اگر خواستی) .
آدم وقتی اسمه فیلمهای مسابقه رو می بینه خیلی یاد بخش مسابقه ی فیلم فجر خودمون می افته !!!
آره . رفیقت : ناجور
In the mood for love ro didam kheeeili khoob bood. filme badi ke too liste va bayad bebinam merry va max e.
با زد تو زمون دوم خرداد زندگی کردم و با حکومت نظامی.
از هر کدومشون بگی باعث مفرح شدن احوال ماست.واقعا سال 69 چه سالی بودا!!
سلام از ماست.
نه نفهمیدم قضیه ذجر چی بود آخرش؟؟
حتماً همون اريک رومر . نوشتي به زودي کلي حرف خواهيم زد
فيلم آينه را هم چشم مي بينم گرچه نمي دونم چرا فيلم هاي تارکوفسکي يه جوريه
وپر از غم و اندوه
و پر از کسالت درست مثل زندگي
خوندن اسم z كافی بود كه موزيكش تو ذهنم زنگ بزنه و مجبور شم چند بار سرمو تكون بدم تا بتونم باقی رو بخونم
اينجا خوب است رفيق
شهید ثالث:d
لذت برديم رفيق! زنده باد
خب گریبان هر کدوم رو چاک بفرمایید ما میاییم نظاره میکنیم ! اما خب من نمیتونم حدس بزنم واقعن .
این حدس و گمان جایزه همه داره؟
قرار ملاقات سیدنی لومت
man ke nafahmidam chi shod??
امروز داشتم به این فکر میکردم که ممکن است بمیرم و چه کارهایی انجام نداده باشم. یکیش این بود که ممکن است بمیرم و فیلم هایی که تو تعریفش را کرده اینجا ندیده باشم
این جا فهرستی از یک سری اسم دیدم .
سلام رفیق بی خیال شو و از چترهای شربورگ بنویس
:)
چرا نمیشه اینجوری و در این فرمت برا شما گل فرستاد؟
وبلاگم را به روز کرده ام
به نام پدر!
«از تو چه مانده است پدر؟ عکس روی عکس»
با دو شعر
با کلي لينک و مطلب
براي «مانده ها»
و براي «رفته ها»
براي اينکه بايد بايد بايد
«مدام زندگي خنده دار را بکنيم»
براي اينکه بگويم هنوز هستم
زنده
اندازه ي تمام سلول هايم
با غم
منتظرتان هستم
با عشق به ادبيات و همه ي دردسرهايش
«پر می دهم به آخر ِ دنیا کلاغ را»
...
Post a Comment