Friday, April 13, 2007

نه انشاء صورت انساني نه اطفاء شهوت حيواني ، فلسفه ي خلقت زينت چيز ديگري ست .

مخصوصا ً‌جسارتي كه در حرف هاي زينت هست ،‌ سخت كوشي اش ، تحملي كه اين همه سال كرد ، انسانيتي كه در رفتار هاش بوده – و هست هنوز لابد – اگر نگوييم درس آموز كه غبطه برانگيز است – وقتي مي گويم غبطه برانگيز شما بخوانيد اعصاب خورد كن بخوانيد بغض آلود و ازين جور چيزها - .

و البته آدم بيشتر غصه اش مي گيرد وقتي آن سطر ِ‌پاياني كتاب را مي خواند كه زينت در دور دومِ ‌انتخابات شوراهاي شهر و روستا رد صلاحيت شد .

توصيه مي كنم حتما ً اين كتاب را بخوانيد ، درست كه از نظر ادبي ارزش ِ‌چنداني ندارد اما حرف براي گفتن زياد دارد و تصويري كه از زينت و شرايط زندگي او – بخوانيد شرايط زندگي ما - ارائه مي كند تكان دهنده است ؛ - وقتي مي گويم تكان دهنده شما بخوانيد اعصاب خورد كن بخوانيد بغض آلود و ازين جور چيزها -

در گرگ و ميش راه ( خاطرات زينت دريايي ) / ابراهيم مختاري

نشر چشمه

1500 تومان

ديروز و پريروز داشتم خاطرات زينت دريايي را مي خواندم ، اوايل فكر كردم اين ها كه خواندن ندارد من كه مشابه اين را و حتا ازين بدتر را كه با چشم هاي ‌خودم ديده ام ، عادت ندارم كتابي را نيمه كاره رها كنم ادامه دادم ديدم نه ، صحبت فقط از رسم و رسومات احمقانه نيست ، صحبت از آدم هايي است كه همديگر را دوست دارند و نادان اند و تركيب ِ‌دوست داشتن و ناداني مي شود يك تراژدي ِ‌وحشتناك .

17 comments:

Anonymous said...

این:"ترکیب دوست داشتن و نادانی می شود یک تراژدی وحشتناک" عالی بود!

Anonymous said...

سحر آمدم به کویت...رو کجا خوندی؟ کویر؟!یه بخش از خاطراتمه این شعر

Anonymous said...

من هم موافقم که ترکیب نادانی و دوست داشتن یک تراژدی وحشتناک است

Anonymous said...

شاید خوندمش.
اینم یه جور حسب و حال نویسیه که رایج شده.

Anonymous said...

ترکیب دوستی و نادانی میشه دوستی خاله خرسه...اینکه اینهمه فلسفه بافی نداره

ديوا said...

شايد من
من مصداق دوست داشتن و ناداني باشم

Anonymous said...

سلام شاهرخ خان :
بالاخره فلسفه زینت رو فهمیدم.
پاینده باشی

Anonymous said...

وقتی می گویی تراژدی وحشتناک من می خوانم اعصاب خورد کن
بغض آلود
.
.
کشنده

Anonymous said...

آهان پس فلسفه زینت این بود ...

Anonymous said...

در گرگ و ميش راه را مي خوانيم !

Anonymous said...

ترکیب دوست داشتن و نادانی/تاحالا بهش جدی فکر نکرده بودم

Anonymous said...

عجيب است كه كساني از زن چه مي دانند چه مي خوانند و چه مي خواهند و اصلا چرا شهوت امري انساني نيست در نزد اينان ؟

Anonymous said...

ye soal... hala falsafe zinat hichi ...falsafe sherluk holmz jiye ? toyi Dge?

Anonymous said...

خیلی کامنت گذاشتم که متاسفانه ثبت نشد و من هنوز گرفتار سیستم کامتینگ شما یکاریش کن...

daam.blogsky.com

Unknown said...

پیام های زیادی گذاشتم که ثبت نشد. فکری برای مشتریهات بکن... می پرن!
daam.blogsky.com

Anonymous said...

tarkibe doost dashtano nadani ro kheili doost daram!

Anonymous said...

خیلی با این متنت حال کردم به خصوص از دلیلی که برای ادامه دادن به خواندن کتاب ذکر کردی.