Tuesday, May 4, 2010

زن خوب زن مرده است

يكي از كارهاي هنرمند همين است كه آن بخش از فرهنگ را كه وقتي جلوي چشم مان مي گذارند حالمان به هم مي خورد اما داريم تناولش مي كنيم به ما نشان دهد؛ يا نه فقط فرهنگ كه هر بخشي از جامعه را؛ مثلا در باره فيلم "هنگامه گرگ" گفتم كه اين جهاني كه هانكه دارد تصوير مي كند اصلا جهان آخرالزماني يا عجيب غريب يا هر چيز ديگري از اين دست نيست بلكه همين جهاني است كه در آن زندگي مي كنيم، كافي است المان هاي آن را بررسي كنيم ببينيم در كله ي تباه شده ي چه اسبي زندگي مي كنيم.

يا مثلا دقت بفرماييد كه ما مردهاي ايراني عموما چگونه زني رادوست داريم؛ معمولا براي ما زن خوب دو سري صفت بايد داشته باشد يكي صفات ايجابي يكي صفات سلبي؛ براي بسياري از ما مردها صفات سلبي مهم تر از صفات ايجابي است؛ - حوصله ي دعوا ندارم وگرنه نمونه هايش را مثال مي زدم – ؛ خلاصه ي همه ي توقعات ما از زنمان اين است كه – يا در واقع زن ايده آل زني است كه - هيچ كدام از كارهايي را كه ما دوست نداريم انجام ندهد؛ وقتي همه ي آن كارهايي كه دوست نداريم را مي گذاريم كنار هم مي بينيم يك زن مرده خيلي ايده آل است؛ خيلي كمدي به نظر مي رسد نه؟ فكر مي كنيد دارم شوخي مي كنم؟ فكر مي كنيد چرا صدري عاشق يك جنازه مي شود؟ از آن بيماري هاي عجيب غريبي كه المودوبار در فيلم هايش نشان مي دهد ندارد؛ نه؛ صدري يك مرد ايراني است، با همه ي ويژگي هاي مردانه : زور بازو، سبيل، شكم، بد اخلاق، كم حرف، با جرات، كاري و گاهي هم البته به ندرت دست به گريه

فكر مي كنيد اگر يدي از معشوقش دور نبود و او را مدام مي ديد ايتقدر عاشقش بود؟ بعيد مي دانم.

اصولا ما مردهاي ايراني آدم هاي سياه و سفيدي هستيم كه اگر توصيفمان كنند كمدي هستيم اما در واقع تراژدي هاي بزرگي هستيم درست مثل "چند كيلو خرما براي مراسم تدفين"

چند كيلو خرما براي مراسم تدفين : A Few Kilos of Dates for a Funeral

محصول 2006 ايران (1384)

نويسنده و كارگردان: سامان سالور

بازيگران: محسن تنابنده، نادر فلاح، محسن نامجو، محمود نظر عليان و . . .

موسيقي: آريا عظيمي نژاد

فيلمبرداري: تورج اصلاني

تدوين: علي رضا فارسي جاني

85 دقيقه، سياه و سفيد

+ آن صحنه از به نام پدر – خاتمي كيا – را كه پرويز پرستويي رو به آسمان و در واقع سر ِ خدا داد مي كشد دوست دارم؛ مشابه آن صحنه و بهتر از آن حتا، داد كشيدن ِ صدري است رو به آسمان و سر ِ خدا وقتي مدام هوا آفتابي است و انگار دارد در كله ي تباه شده ي يك اسب زندگي مي كند.

+ كسي فيلم "ترانه تنهايي تهران" يا " ساكنان سرزمين سكوت" را دارد؟ مي خرم.

28 comments:

امیر said...

سلام،
این فیلم هایی رو که گفتی از کجا میشه پیدا کرد؟ برات میپرسم، اگه پیدا کردم برات میفرستم.

iren said...

خوب دومین اشتراکمون هم پیدا شد!منم می خوام که منو بسوزونن ترجیحا!ولی کی آخه این کار رو برای آدم می کنه؟
مگه بری یه جایی زندگی کنی که مرده هاشونو می سوزنند!مثل هند.
اين فيلم هم خيلي فيلم خوبيه!من از سامان سالور خوشم مياد!

پیام said...

تعبیرت تعبیر خوبی ولی در مورد این فیلم من خیلی قبولش ندارم، یعنی من نمی تونم یه همچو برداشتی رو با دیدن این فیلم قبول کنم، صدری یک بار دیگه هم عاشق شده بود قبل از اونن جنازه، همونوقتی که فهمید زورش به همه چی می رسه الا دلش، در کل تعبیرت نسبت به مرد ایرانی قابل قبول است البته نه به کل، ولی به نظر من خیلی حرف فیلم این نیست شاید، در کل فیلم خوبی بود و دوستش داشتم

مهربون said...

کامنت منو خورد !!!!!!!!!وبلاگت خیلی بدجنسه

علامت سوال said...

انسان بودن و نه فقط مرد بودن، یه تراژدیه. تراژدی بشرشاید از اینجا ناشی‌ می‌شه که هر انسانی‌ قربانی ذات متناهی خودشه، قربانی محدودیت در قوهٔ استدلال و تخیل. اینجاست که مرد استدلال می‌کنه یه زن خوب یه زن مرده ست، و زن هم نتیجه میگیره که باید بمیره تا ثابت کنه خوبه و دوست داشتنی. آخر تراژدی هم که معلومه، بشر میمونه با افسوس و وحشت..

علامت سوال said...

در ضمن، سیاه و سفید بودنتون رو قبول ندارم. آدم‌ها خاکسترین، خاکستریشون تیره و روشن داره. اگر یه آدم سیاه یا سفید دیدی بگو باهاش عکس یادگاری بگیرم.

زکریا said...

چرا اینقدر تابلو واسه اسم جدید وبلاگتون تبلیغ می کنید ؟؟ می خواید اینجوری اون رو جا بندازید ؟ نه . ما گول نمی خوریم

زکریا said...

شاه رخ به نظر من عاملی که باعث شد صدری عاشق این دختره بشه شرایط محیطی بود نه ویژگی های خودش . فکرشو بکن تو جائی که خیلی از شهر دوره و خدا متر برف میاد تو یهو یکی رو پیدا می کنی که هم زیباس هم ماندگاره تو برف و هم فقط یه شنونده اس . تو باشی عاشقش نمیشی ؟ معلومه که میشی ! صدری چاره ای نداشت جز این کار
چرا در مورد بازی خوب نامجو ننوشته بودب آخه ؟؟؟

زکریا said...

دقت کردی یدی همون بازیگر بامزه فیلم "بی پولی " یه ؟؟

زکریا said...

اگه اون فیلم های دیگه سالور رو گیر آوردی به منم پاسشون بده

نعیمه said...

فکر می کنم ما ایرانی ها (اعم از زن و مرد) سیاه وسپیدیم. حد وسط نداریم.
در ضمن خوش به حالت که خدا برات فیلم می رسونه. احتمالا خدای تو با خدای من فرق داره. می شه یه مدت خداتو بهم قرض بدی؟

foroozin said...

عالی نوشتی. خیلی لذت بردم. مسایل را درست بیان می کنی. در مورد اون جمله که نوشته بودی "اگر يدي از معشوقش دور نبود و او را مدام مي ديد ايتقدر عاشقش بود؟" راستش فکر می کنم این راجع به همه آدما مصداق پیدا کنه. همه عشاقی که معروف هستن کسانی هستند که به هم نمی رسند معلوم نیست اگه رومئو و ژولیت زیر یه سقف زندگی می کردند بازهم اونقدر همدیگرو دوست داشتن یانه؟ اصلا عشقشون ادامه پیدا می کرد. معمولا همه داستان ها تا سر شروع یک زندگی مشترک پیش می ره بعدش دیگه چی می شه همین روابط مزخرفیه که بین زن و شوهرها حاکمه

صدا said...

ما ایرانی ها
زن یا مرد
کم کم داریم درست می شیم
نسل بعد از ما
یا دو نسل بعد
خیلی سالم تر از ماها خواهند بود

mohammadheidar said...

سلام
این فیلم رو دیدم و به این نتیجه رسیدم که محسن نامجو بیشتر از اینکه خواننده ی خوبی باشه، بازیگر خوبیه!
(rename)می بینم که اسم وبلاگت رو هم عوض کردی! من هم لینکت رو باز نام گذاری کردم!

شاه رخ said...

آدرستو بنويس سوال جان

شاه رخ said...

يع ادرسي چيزي بده ببينم با كي دارم حرف ني زنم

iren said...

پاريس دوستت دارم بدك نيست!اون قدر كه تعريف ازش شنيده بودم خوب نبودا....

Afsaneh said...

سلام، شاهرخ تو فوق‌العاده مي‌نويسي، و اين همه صداقتت و شهامتت در توصيف مطلوب‌هاي مردا جالب هست، قبلا هم ديدم ازتون، همون دفعه كه مثلا گفتي مثلا من خوشم نمياد همكار زنم سفارش سي دي ويندوز براش بده، كاش همه آدما همينطور با احساسات خودشون صادق بودند اون وقت دنيا و روابط اينقدر پيچيده نمي شده
:-(

farhad said...

مرسی دوست...روزت بخیر و پر فیلم!

فرهاد said...

یه سوال ازت دارم که امیدوارم جسارت نباشه اما نمیدونم چه قدر با هنر سینما به لحاظ ساختاری و زیبایی شناسی هنری آشنایی داری؟منظورم البته ساختار های فرمالیستیه . حالا که به صورت حرفه ای فیلم میبینی حیفه آشنایی با این ساختارها نداشته باشی چون به علت گره خوردگیه فرم و محتوی واقعا برای درک کامل و فاضلانه و فخیم هر اثر مهمه.عذر می خوام از سر ندونستن فقط مطرح کردم. زیاده جسارت است. بس کنم

امیر said...

سلام.
فیلم شکست امواج تا حالا هفتاد درصدش دانلود شده. فکر کنم آخر هفته ببینمش. در ضمن دیشب کتاب آئورا رو هم گرفتم. خیلی مشتاقم زودتر شروعش کنم.
تئاتر 11:11 رو که توی تئاتر شهر اجرا میشه رو دیدی. واقعا عالیه. اگه رسیدی و ندیدیش حتما برو ببین.

علامت سوال said...

ادرسم تو پست دوم هست که.
http://onequestionmark.blogspot.com
فکر می کنم قبلا بهم سر زده باشی.
به گمونم راجع به فمینیسم و انتی فمینیست بودن و انتی سکسیسم با شما تبادل کامنت کرده بودم :-؟؟

alireza said...

آقا اگه کسی هر سه تای این فیلما رو داره من میخرم! خیلی وقته دنبال فیلمهای سالور هستم
در مورد اون داستان اول شک داشتم تو وبلاگ بذارمش یا نه /اخر پستش کردم اما بعدن که دوباره خوندمش دیدم یه جورایی حالتهای لمپنی داره! بیشتر به یه جوک میمونه تا یه داستان نظرات مختلفی هم بهم دادن بعضیا خوششون اومد! بعضیا هم نه! در هر حال هر جور که باشه واقعیت داره!
سلام

unknown said...

I'm really curious about the character Shahrokh, how can I know him?

شاه رخ said...

easily
Give him an address or number or ID or a collro Or some smoke or anything

علامت سوال said...

اوهوم نگاه گاو گونه .موافقم.
مزخرف و با حال=تراژیک
معرکه است تراژدی.
ممنون از تعریفت.چسبید
روزت بخیر

somaye said...

سلااام
این عنوان " یک زنِ خوی یک زن مرده است " تحریف شده این ضرب المثل سرخپوستیه که میگه یک سرخپوستِ خوب یک سرخپوستِ مرده است و البته ما هم باز این ضرب المثل را از زبان آقایون تحریف شده اش را اینطوری شنیده ایم : یک مردخوب یک مرد مرده است ...بنابراین این عنوان تحریفِ یک تحریف شدگی است :دی

somaye said...

در همین تاریخی که شما این نوشته رو گذاشته بودید ..در جمعِ دوستان در مورد فیلمهای کاهانی صحبت می کردیم که بی اختیار رسیدیم به این فیلم ... برای پایانش کلی غمگین شدم .