Thursday, July 12, 2007

As I lay dying

گور به گور اولين تجربه ي من از ويليام فاكنر نويسنده ي شهير امريكايي بود.تجربه اي جذاب و لذت بخش.فرم كار به شدت برايم تازگي داشت.داستان تعداد زيادي راوي دارد كه هر بار از نگاه يكي از آنها بخشي از ماجرا آشكار ميشود.روابط آرام آرام كشف ميشود وانگيزه ها به تدريج براي مخاطب واضح ميشوند.مخاطب بايد از وقايع به ظاهر كم اهميت داستان را بسازد.با متن درگير شود و پازل را كامل كند.اينگونه درگير كردن مخاطب با متن يكي از ويژگيهاي رمان مدرن است كه بي شك فاكنر يكي از سردمداران آن به حساب ميايد.چيزي كه اثر را به شدت جذاب و خواندني ميكند نگاه شاعرانه ي شخصيت ها به زندگي و روزمرگي هاي خود است.مثلن اينجا را گوش كنيد:

"...سطح راكد آب سوراخ گردي بود توي هيچ.قبل از اون كه با ملاقه اون هيچ رو بيدار كنم گاهي دو تا ستاره هم تو سطل ميديدم،گاهي هم يكي دو تا تو ملاقه،بعد آبم رو ميخوردم..."

نمونه هايي از اين دست در اين رمان فراوان است.سبك خاص ترجمه كه ظاهرن از شيوه ي متن اصلي متاثر بوده يكي ديگر از جذابيت هاي اين كار است كه لازم است از جناب دريابندري به خاطر زحمتي در اين كار كشيده اند تقدير شود.ترجمه ي ارزشمندي است.

شنيدم كه امتياز اين كتاب پارسال لغو شده كه واقعن جاي تاسف دارد.به هر حال اميدوارم كه اگر اين كتاب را نخوانده ايد بتوانيد جايي گيرش بياوريد و بخوانيد.

گور به گور/ويليام فاكنر/نجف دريابندري/چاپ سوم 1384/نشر چشمه

9 comments:

Unknown said...

سلام من از سفر برگشتم

نکنه منو یادت رفته که دیگه اونطرفا پیدات نمی شه آره؟

Anonymous said...

سلام علیکم!
خوش خبر باشی...

Anonymous said...

ای چه جالب
من دارم برخیز ای موسی رو می خونم از همین نویسنده

کیوان said...

سلام .امیدوارم خوب باشی .من خوندم کتاب رو.در خصوص لغو امتیاز نشر هم چیز جدیدی نیست این مطلب وجای تعجب هم نداره.لابد به نظر دوستان در آن مقطع، شرایط زمانی و مصلحت ایجاب می کرده که این کتاب چاب بشه و حالا مصلحت در این دیده شده که دیگه این کتاب چاب نشه.کسی اعتراضی داره؟؟؟؟؟؟
و اما در غیبت شما بلاگر دچار مشکل شده بود و به سختی میشد از ایران وارد بلاگر شد. این قضیه کلی هم شایعه به وجود آورد .البته با توجه به کاری که گوگل یه بار در چین کرده بود بعید نبود که یه جورائی با سانسور موجود در ایران همراه شده باشه . البته فعلاٌ اوضاع کمی بهتر شده.

Anonymous said...

سلام.من آرمین هافمن هستم.مجموعه ی نوشته های منٌ می تونی به زودی در:http://arminhoffmanblog.persianblog.com بخونی.اگر مایل بودی با توجه به همسانی محتوای نوشته ها مون می تونی در بخشِ پیوند لینکم کنی.آدرس ایمیلِ من:arminandramtin@yahoo.com

Mona said...

اگر مايل به عوض كردن كامنت دانيه خود هستيد تا راحتر بشود برايتان نظر گذاشت به من اطلاع دهيد تا تغيراتي كه براي سهل الوصول كردن سيستم نظر دهي خود انجام دادم به شما معرفي كنم
چون مي دانيد كه كامنت گذاري سيستم بلاگر به مشكل فيلتر شدن بر خورد كرده و براي من و احيانا ديگر دوستانتان سخت خواهد بود تا برايتان كامنت بگذارند

اين پيشنهاد را به ديگر دوستانم كه مي خوانمشان و اين مشكل را دارند هم مي دهم، قصد جسارت و دخالت نبود
از باب دوستانه عرض كردم

گوشه ي دلتان جاري

Anonymous said...

منم اولین کتابی که ازش خوندم گور به گور بود.بعد خشم و هیاهو که واقعا شاهکاره.گور بگور فراموش نشدنی با طراحی های عجیبش

Anonymous said...

Salam...mer30 ke sar zady va nazareto gofty....
Hmmmmm
jaryane az ghalam oftadane mim va shin ke avale esme man o toe kheili jaleb bood baram...
ta baad....

Anonymous said...

سلام
باید کتاب جالبی باشه امیدوارم بتونم پیداش کنم و بخونم
نویسا باشید