Friday, September 7, 2007

در اینکه رولان بارت یکی از مهم ترین فیلسوفای قرن بیستمه که شکی نیست اما این که دلیل نمی شه

کتاب بارت و سینما رو که سیا بهم هدیه داده بود خوندم؛ دفعه ی قبلی که خواستم بخونمش احساس کردم مطالبش زیادی سنگینه اینه که موکولش کرده بودم به یک فرصت مناسب؛

فکر می کنم بارت دست کم در این مقاله هایی که من ازش خواندم دچار توهم خودشیفتگی شدیدی هست و فکر می کند بقیه از سینما و هنر اساسا ً چیزی نمی فهمند و باید برای شان واضحات را توضیح داد؛ مثلا ً در مقاله ی معنای سوم جوری از معنای منفرجه ( Obtuse Meaning ) حرف می زند انگار چیز تازه ای کشف کرده و عجب چیزی هم کشف کرده در حالیکه فکر می کنم این سطح معنا را هر کسی که به سینما علاقه دارد می گیرد اگرچه به زبان نیاورد یا به آن فکر هم نکند. بقیه ی مقالات هم چنگی به دل نمی زنند؛ هنگامی که در باره ی سینماسکوپ و اینکه نمی داند این تکنیک چگونه عمل می کند حرف می زند تبختری که در کلام بارت هست مشمئز کننده است .

در مقدمه ی کتاب آمده است که ( نقل به مضمون ) زلزله ای که بارت در عالم نقد سینمایی به راه انداخته است حتا بازن را هم زیر آوار خود مدفون کرده است ! دوست دارم از مازیار اسلامی عزیز بپرسم داری از چی حرف می زنی ؟ کدوم زلزله ؟ بازن هنوز هم به همون صلابت سر جای خودشه همونجوری که آیزنشتاین سر جای خودشه و نمی دونم چه اصراریه که بعضیا دوس دارن طرفدار یکی از این دو باشن مگه استقلال پرسپولیسه ؟ تازه همینایی که تو سایه ی بازن آیزنشتاین رو و تو سایه ی آیزنشتاین بازن رو نشونه می گیرن گلی به جمالشون این وسط بارت کیلویی چنده ؟ در هر صورت کوتاه بیا مازیار جان

نمی خواستم لحنم اینجوری باشه و برسم به این سطر ها ولی با خوندن مقالاتش حس بدی بهم دست داد؛ اینه که خوندن کتاب ِ بارت و سینما، گزیده مقالات و گفتگوهای رولان بارت درباره سینما / نویسنده رولان بارت؛ مترجم مازیار اسلامی . - - تهران : گام نو، 1384. رو اصلا توصیه نمی کنم .

اما این دلیل نمی شه که از سیا ی عزیز به خاطر هدیه ش تشکر نکنم.

برم سراغ کتابی که هر بار در مقابل ش کم میارم و به خودم میگم بعدا دوباره امتحان می کنم

7 comments:

شيا said...

سلام
من شربت tres - orix مي خورم
45 دقيقه قبل از هر وعده غذايي بينش هم نبايد چيزي بخوري
بعدش شبا هم يه ليوان پودر پروتتين whey حل شده تو شير مي خورم
برا من كه نتيجه اش خيلي خوب بود
دكترم خيلي راضي بود.

شيا said...

اون كامنت چاقي نشون نديا :)))))

Anonymous said...

من كلا با خوندن كتابي كه اينقدر سنگين باشه مخالفم!

Anonymous said...

سلام
وقتی تو بگی کتاب سنگینیه بهتره من سراغش نرم
نویساباشی

Anonymous said...

خوب اگه يك كلمه هم ازش ياد گرفته باشي، پس كتاب بدي نبوده. درسته؟

Anonymous said...

سلام دوست عزیز

دوره ای بر مجموعه ی شعر نیمی از صورتت را عاشقم : آقای حسین شکر بیگی

نیم نگاه به نیمی از شِکَر، در تمام صورت های کتاب!!

و

همین روزها مونالیزا می شوم!

منتظر نظراتت هستم.

Anonymous said...

گيرند همه روزه و من گيسو يت
جويند همه هلال و من ابرويت
از جمله ي اين دوازده ماه تمام
يك ماه مبارك است و آن هم رويت
سلام عزيز دلم
نميدوني چقدر از اومدنت خوشحال ميشم مخصوصا اگه خوشت هم اومده باشه
شا ه رخ عزيزم
كسايي روكه دوست دارم و حس خاصي بهشون دارم
بگذريم
نمي تونم حسمو تعريف كنم
برام خيلي عزيزي
فدات ناديا