- ماتادور داستان عشق های جنون آمیز است ( البته اگر سلامت را به صورت رفتار غالب اجتماعی از نظر کمّی تعریف کنیم ) البته این وسط مرگ و گاوبازی و سکس را هم اضافه کنید به عشق و جنون تا ببینید ماتادور چه مزه ای می دهد !
- هیچ وقت از دیدن صحنه های خشونت آمیز توی سینما لذت نبردم؛ دلیلی نداره اون بخش از مغزمو تحریک کنم که وقتی تحریک می شه چندشم می شه؛
- صحنه ای در فیلم هست که آنخل ( آنتونیو باندراس ) حرکت ها وگفتگو های زوجی را که در واقعیت اتفاق می افتد در خیال خود می بیند و واو به واو برای اطرافیان اش تعریف می کند ؛ برای من که صحنه ی آتش گرفتن ِ ( می شود گفت آتش زدن یا حتا آتش خوردن ) ناپدری الکساندر را در فانی و الکساندر دیده اند صحنه ی ماتادور بیشتر خنده دار به نظر می رسد و ابلهانه تا هنرمندانه؛
- در هر صورت اگرچه ماتادور فیلم متوسطی است اما هزار تا فیلم بد و ضعیف هم از آلمودوبار ببینم چیزی از ارزش هایش کم نمی شود چرا که Talk To Her را دوست دارم.
- ماتادور
کارگردان : پدرو آلمودوبار
فیلمنامه : پدرو آلمودوبار – خسوس فررو
بازیگران : ناچو مارتینر (دیه گو مونتز)، آسومپتا سرنا (ماریا کاردنال)، آنتونیو باندراس (آنخل خیمنز)
110 دقیقه
10 comments:
سلام... عقاید جالبی داری و نگاهی جالبتر..
موفق باشی و همیشه پیروز.
امریکا از منظر افکار عمومی جهان عرب
sayed kamal
پس از حملات یازدهم سپتامبر ،دولت بوش وموسسات تحقیقاتی و اکادمیک امریکایی ، تلاشهایی را به این هدف آغاز کردند تا دریابند که امریکا در جهان عرب و اسلام از چه وجهه یی برخوردار است . سوال این بود که چرا جهان عرب از ایالات متحده متنفر است و چگونه می توان این روند را دگرگون کرد؟
این بررسی ها ی امریکایی با سه اشتباه ونقص عمده روبرو هستند. خطای نخست پی ریزی تصویری کلیشه یی از امریکاست که ابعاد گوناگون و سرشت پیچیده تصویر واقعی را نادیده می انگارد . ارزیابی سیاست خارجی کاخ سفید یک طرف قضیه است ولی بعد فرهنگی –اجتماعی جامعه امریکایی طرف دوم ان است که در این پژوهشها از نظر دور مانده است.
اشتباه دوم این است که هر تلاشی برای تغییر دیدگاههای منفی نسبت به امریکا از سرچشمه های پیدایش و رسوب این دیدگاهها در جهان عرب غافل مانده است. با اینکه تحقیق ها ونظرسنجی ها؛ مراجع سیاست گذار و اوضاع عراق و فلسطین را در ظهور این چهره زشت از امریکا مقصر می دانند،اما انچنانکه دراین ارزیابی ها بر اهمیت ابزارهای سیاسی و تبلیغاتی تکیه میشود به لزوم تغییرات استراتیژیک و بنیادین در سیاست خارجی امریکا تاکید نمیشود.
خطای سوم این است که بسیاری از تحقیقات امریکاییها برای پی بردن به افکار عمومی جهان عرب و اسلام ، بریده از بررسی هایی است که باید دیدگاه غیر مسلمانان را نیز در قبال امریکا جویا شوند حال انکه بخش عمده یی از این پژوهشها فرض را بر این مبنا قرار داده اند که تنها ملت های مسلمان چهره یی زشت از امریکا در ذهن می پرورانند.پیامد مستقیم این سهل انگاری ان است که به اسانی پیوندی میان برخورد ماهوی دو فرهنگ اسلامی و غربی ایجاد میکند و تنش میان امریکا و چند کشور اسلامی را به ستیز اسلام و غرب برمی گرداند.
اما در تلاشی دیگر از سوی برخی نویسندگان و صاحبنظران دنیای عرب در عرصه روابط بین الملل ، رسانه ، توسعه و اجتماع به دو پرسش فوق به شکل مستقیم و غیر مستقیم پاسخهایی داده شده است.
بر اساس گزارش مجله " روی عربیة " این بررسی ها به دو گونه اصلی تقسیم میشوند:
گونه نخست به این مسئله می پردازد که جهان عرب ،ایالات متحده را با کدام چشم می بیند.مقاله نخست ازاین گونه به قلم صبحی عسیله (مصر) با استناد به پاره یی از نظر سنجی ها ی انجام شده در مصر،اردن ، لبنان ، سوریا و فلسطین به این نکته اشاره می کند که تصویری دقیق از افکار عمومی جهان عرب از دو بعد پرده بر می بردارد. واکنش منفی در برابر سیاست خارجی ایالات متحده و استقبال از سویه های فرهنگ و تمدن امریکایی مثل نظام اموزشی، سیاحت، سینما، مهاجرت وکیفیت تولیدات مصرفی.
صبحی نتیجه می گیرد که اگر استقبال از ویژگی های اجتماعی و فرهنگی جامعه امریکایی را نشانی از دوستی مطلق و خودباختگی اعراب ندانیم ؛ پس خشم اعراب در برابر سیاست های کاخ سفید را نیز نمی توان نشانه ای از یک دشمنی جوهری و اصیل در برابر فر هنگ غرب تلقی کرد.
اما در مورد رسانه های عربی ، حسام محمد(مصر) با استناد به بخش عمده یی از تبصره های مطبوعات مصری (از جولای 2003 تا جولای 2004) و برنامه های دو کانال الجزیره و العربیه (از جون تا دسامبر 2004) بر این باور است که این رسانه ها در برنامه هایشان اهمیت فوق العاد ه یی به سیاست خارجی امریکا می دهند و چشم اندازهای دیگر در رابطه با فرهنگ و تمدن امریکایی را نادیده می گیرند . علاوه بر ان گرایش های ناسیونالیستی ، اسلامی و چپ گرایانه بر ذهن شماری عظیم از نویسندگان و ژورنالیستان عرب سایه افکنده است.از اینرو این رسانه ها در هدایت افکار عمومی جهان عرب نقش عمده ای ایفا می کنند.برای مثال مطبوعات مصری و رسانه های تصویری چهار ویژگی را در سیمای ایالات متحده یافته اند.
1-امریکا دولتی ورای قانون است که می خواهد بر سرنوشت جهان عرب مسلط شود
2- امریکا جنگ طلب و متجاوز است
3- امریکا طرفدار اسرائیل است
4- ایالات متحده دفاع از دموکراسی را بهانه برای دخالت در امور جهان عرب قرار داده است
نتیجه گیری های خالد السرجانی (مصر) پیرامون تصویر امریکا در سینمای مصر نیز چندان تفاوتی با نتیجه گیری های پیشین ندارد بویژه انکه وی به عامل سیاسی در پیدایش این تصویر اهمیت می دهد.
سینمای مصر بزرگترین سینما در جهان عرب و افریقاست.خالد السرجانی ، دیدگاه معترضانه سینماگران مصری را متاثر ازعوامل متعدد ذهنی و عینی می داند که مهمترین انها نزاع عربی-اسرائیلی و حمایت امریکا از صهیونیسم است. همچنانیکه از سوی دیگر بیشترین کارگردانان مدرسه نئوریالیسم در سینمای مصر با اندیشه های ناسیونالیستی و چپگرا در عهد جنگ سرد پرورش یافته اند.برخی از این فلمهای انتقادی از این قرارند: گنجشگ ؛ اسکندریه نیویورک، سرزمین رویاها،شب سقوط بغداد، اخر، امریکا شیکابیکا.
در مقاله چهارم محمد فایز فرحات (مصر) به تصویر امریکا در وبلاگ ها و چت روم های عربی پرداخته است وی ابتدا اظهار می دارد که حجم مطالب مربوط به امریکا در این وبلاگ ها و چت روم ها نسبت به گذشته کاهش یافته و به طور کلی در شکل و محتوای انها تغییر عمده رخ داده است. از اینرو نمی توان به یک تصویر یگانه دست یافت. با این حال تصویر امریکا در دیدگاه اسلامگرایان وبلاگ نویس تفاوت عمده با نظرگاه لیبرال ها دارد. همچنانیکه وبلاگ نویسان عراقی نسبت به مصری ها اهمیت بیشتری به قضایای عراق می دهند.
تف بر این دنیا که ما نه ماتادورش را دیده ایم نه «تاک تو هر» اش را
عشق فیلمم
خوشم مي ياد از ميم هايي كه از قشنگ به چقدر مي رسه
++++ -
+
اوم
=
ماتادور...
دوس دارم ! : ))
نام مرا به شب بسپارید
تا چلچراغ رو شن شبهایتان شوم
نام مرا به کوه
نام مرا به رود
نام مرا به باد
نام مرا به نام نامی انسان
بر هفت شهر عشق بسپارید
سلام شاه رخ عزیزم
منو ببخش که اهل فیلم نیستم تا برای پستایی که میذاری بتونم نظری بدم اما اهل دل هستم و می تونم برای نوشته های قشنگت جوابی داشته باشم
تو خوبی و مهربون و من دوستت دارم فراوون
وقتی رد قدمهای تو رو میبینم توی وبم احساس قشنگی دارم
فدات نادیا
آخرش با اين تعريف هايي كه تو كردي يعني نبينيم ديگه!
خوبه ! اگر خودش رو نمی تونم ببینم اما یادم انداختی که "تاک تو هر" رو ببینم که دوستی برام آورده بود. مرسی
Post a Comment