Wednesday, February 11, 2009

وقتی داشتی میومدی به چی فکر می کردی حالا به چی

تا حالا به معنای کلمه ی "نبوده ایم" دقت کردین؟ و مخصوصا تفاوتش با "نبودیم" ؟ در نگاه اول تفاوت، خیلی ساده و شباهت هم خیلی بدیهی به نظر میاد ولی وقتی بیشتر دقت می کنیم می بینیم در "نبوده ایم" دو تا اطلاع رسانی هست که در نبودیم نیست یکی اراده ی خارج از گوینده و دیگری قاطعیت وضعیت رخ داده. (توضیح می دم به خدا!) به این مصرع توجه کنید : ما لنگه ی هم نبوده ایم از اول؛ وقتی دقت می کنیم می بینیم در واقع آگاه شدن از واقعیت ِ "لنگه ی هم نبودن" توسط کسی یا کسانی غیر از گوینده ی فعل ِ "نبوده ایم" به وی انتقال داده شده است و اینگونه نبوده است که گوینده ی فعل، بیواسطه آگاه شده باشد. کمی قضیه رو سختش کردم! مشابه این که وقتی میگیم یوونتوس بازی رو سه هیچ برده توی این جمله این معنا هم پنهان هست که من خودم بازی رو ندیدم و کس دیگه ای بهم اطلاع داده ولی وقتی میگیم یوونتوس بازی رو سه هیچ برد یعنی خودم دیدم . نکته ی دوم در مورد قاطعیت قضیه س؛ در ماضی نقلی قاطعیتی هست که البته از جنس پایان یافتن زمانه؛ کسی که مرده مرده کسی که باخته باخته و . . . زمان تمام شده و راه برگشتی نیست انگار. وقتی میگیم لنگه ی هم نبوده ایم یعنی اینکه از واقعیتی آگاه شدم که خدشه ناپذیره در صورتی که وقتی میگیم لنگه ی هم نبودیم این معنا توش هست که ممکنه اشتباه کرده باشم و لنگه ی هم بوده باشیم. یا مثلا وقتی میگیم "نزدیکی به . . . " معناش مشخصه که یعنی "نزدیک شدن به . . . " و وقتی میگیم "نزدیکی با . . . " معناش مشخصه که یعنی وقوع رابطه جنسی . اگه سهل انگارانه به قضیه نگاه کنیم میشه گفت ترکیب نزدیکی با "به" و "با" دو تا معنای مختلف رو ایجاد می کنه که همه ی فارسی زبونا می دونن. اما قضیه به نظر من به این سادگی ها نیست. معنا داره جای دیگه ای شکل می بنده، جایی خارج از اراده ی ما، خارج از جهان واژگان، جایی خارج از زبان شاید، جایی نزدیک به همونجایی که سرنوشت ماها رقم می خوره پی نوشت: مصرع استفاده شده در متن متعلق به رباعی ای است از نگارنده !

No comments: