۱-همه از وضعی که در دانشگاه پلی تکنیک پیش آمده خبر داریم.بهانه ای که نیروهای افراطی رژیم به خاطر آن بار دیگر حرکتهای دانشجویی را سرکوب کند.عده ای از دانشجویان بازداشت شده اند و بعضی هم کتک خورده اند و مجروح شده اند.قابل تقدیر است موضع شیخ اصلاحات جناب کروبی عزیز که حمایت کرده اند از دانشجویان.الحق و الانصاف شیخ در حمایت از دانشجویان بسیار اقدام کردهاند.امیدوارم بقیه نامزدهای اصلاح طلب و جریانات سیاسی خود را در حمایت از دانشجویان مسئول بدانند و دست کم این حرکت را محکوم کنند.
۲-از ابتدای سر کار آمدن دولت نهم دولت با ایجاد جو امنیتی در دانشگاه ها با بهانه های واهی اکثر انجمن های اسلامی را تعطیل کرد و جلوی نشر مطبوعات دانشجویی را گرفت.دانشگاه بستر یکی از موثرترین حرکتهای ازادیخوانه در طول سالهای اخیر بوده. واضح است که رژیم این جریان را تاب نیاورد و در از بین بردن آن هر آنچه که بتواند میکند. اما اگر بخواهیم این جریان را آسیب شناسی کنیم بسیاری عوامل دیگر را نیز باید دخیل کنیم.
یکی از مهمترین این عوامل ساخت و بافت دانشگاه ها است.دانشگاه برای فعالیت سیاسی طراحی نشده.بخصوص اینکه در دانشگاه های ایران تنوع قومی و نژادی وسیعی وجود دارد.تنوع فکری و فرهنگی تشکلهای دانشجویی منتقد حاکمیت بسیار زیاد است [بود]از اندیشه های لائیکی هست تا روشنفکران دین باور به اصطلاح.از قائلان حرکتهای چریکی تا افکار مداراگری.به هر حال این تنوع باعث آسیبها، تفرقه ها و در نهایت ضربه خوردن حرکتهای دانشجویی شده.نباید مسابقه ی بسیاری از گروه های دوم خردادی برای همسو کردن دانشجویان با خود را نیز انکار کرد.چیزی که تاثیر نامطلوبی بر بسیاری از حرکتهای دانشجویی داشت.
به هر حال مظلومیت دانشجویان همواره باعث شده رژیم به خود اجازه بدهد که بیشرمانه ترین خشونتهایش را نثار آنها کند.از تعلیق و اخراج از دانشگاه تا تهدید و شکنجه و زندان.
×××
۳-از اینکه شنیدم مخالفتها در پلی تکنیک اینقدر بالا گرفته شوکه شدم.در این حدود چهار سال آنچه شاهد بوده ام تغییر محسوس فضای دانشگاه هاست.دانشگاهها (دست کم دانشگاه هایی که به واسطه دوستان از وضعشان خبر دارم) هوایشان بس ناجوانمردانه سرد است.احساس میکردم که گذشت دورانی که دانشجویان حاضر بودند برای ایده شان هزینه بدهند.شاید از بند قبلی بربیاید که دانشگاه تنها جای فعالیت علمی است و فعالیت سیاسی در آن ناکارآمد است.تقریبا به این موضوع معتقدم و معتقدم در نهایت دانشگاه ها باید تنها جای بحث علمی باشد نه جدل سیاسی.اما در این فصل از تاریخمان به شدت نیاز به چنین جریانی وجود دارد.جریانی انتقادگر که میتواند همسویی بخش عظیمی از جامعه را سبب شود.البته ثمربخش بودن چنین جریانی سخت وابسته است به هوشمندی دانشجویان.امیدوارم باقیمانده ی این جنبش های دانشجویی باقی بماند و با تجربه های گذشته خود را بازیابد.
No comments:
Post a Comment