Saturday, January 16, 2010

"يك جا هست كه بايد وايسي، يك جا هم هست كه بايد درري اما خدا نكنه جاي اين دو تا با هم عوض بشه كه ديگه تا آخر عمر بدهكار خودتي"

حس مردونگي اي كه توي فيلم دندان مار مسعود خان كيميايي هست عجيب به دلم نشسته؛ نيست اين روزها هيچ چيز مهم تر از حفظ اين يك ذره غروري نيست كه برايم مانده است، نيست اين روزها انقدر از صب تا شب مشغول بدو بدو هاي زندگي ام كه دلم مي خواهد فقط يك كار داشتم كاري از جنس اينكه امشب را براي زني آواره جا پيدا كنم كه كارتن خواب نشود يا جوري نشود كه شرمنده خودم شوم نيست هزار كوفت و زهرمار ديگر از زندگي ام بيرون زده عجيب دلم مي خواهد يكي از شخصيت هاي كيميايي باشم

من بابت اين سال هايي كه فيلم ديدم و درباره فيلم حرف زدم خيلي شرمنده مسعود كيميايي ام، خدا منو ببخشه

دندان مار

محصول 1989 ايران

نويسنده و كارگردان: مسعود كيميايي

موسيقي: فريبز لاچيني

با بازي فرامرز صديقي، گلچهره سحاديه، احمد نجفي، فريبا كوثري، حسن رفيعي، زنده ياد نرسي گرگيا، زنده ياد جلال مقدم شاهد احمدلو (بچه كوچيكه كه حالا خودش كارگردان شده ) و . . .

108 دقيقه

No comments: