Thursday, September 20, 2007

در ادامه ی فیلم های آلمودوبار

مقدمه

شاید بتوان گفت فیلم های اول المودوبار سیاه مشق هایی هستند تا برسد به فیلم های بهتر؛ ماتادور(1986) پنجمین فیلم آلمودوبار است و اگرچه چهار فیلم قبلی او( پپی، لوچی، بوم و ... (1980)، هزار توی هوس(1981)، عادات تاریک (1983) و چه کار کرده ام که مستحق این باشم ؟(1985) ) را ندیده ام اما فکر می کنم فیلم پنجم می بایست فیلم خوبی از کار در می آمد که نیامد و پیشتر به آن اشاره کردم؛ و اگر چه همان طور که قبلا هم گفتم زنان در آستانه فروپاشی عصبی ( 1988) را نقطه ی عطفی در کارنامه ی آلمودوبار می دانند – در فاصله ی ماتادور و زنان ... فیلم قانون هوسرانی (1987) را ساخته است – اما به به نظرم این هم بیشتر یک جور جوگیری بوده است؛ آلمودوبار بعد از زنان . . . ، فیلم ضعیف مرا ببند مرا باز کن (1990) را می سازد که پیشتر درباره ی ان حرف زده ام؛ سه فیلم بعدی آلمودوبار پاشنه های بلند ( 1991) ، کیکا ( 1994) و گل راز من ( 1995) را ندیده ام اما فیلم بعدی او که می خواهم در باره ی آن حرف بزنم Live Flesh ( 1998) است .

2.

Live Flesh ( 1998 ) یا گوشت زنده درامی است که به نظرم نمره ای خیلی بیشتر از نمره ی قبولی می گیرد؛ خط داستانی فیلم همانند نخ تسبیحی که حوادث و شخصیت ها را روی خود دارد گیرا و جذاب است و از طرفی بازی های فیلم معقولانه، فیلمبرداری آن ماهرانه و موسیقی آن استادانه است. تم خیانت که در فیلم تم اصلی می تواند محسوب شود به درستی جا افتاده و دلایل روانشناختی کافی پشت حرکات و رفتار های شخصیت هاست؛ شاید اگر سکانس پایانی فیلم به گونه ی دیگری می بود و یا حتا اصلا نبود فیلم بهتر از این هم می شد. در هر صورت معرفی می کنم :

Live Flesh ( گوشت زنده )

کارگردان : پدرو المودوبار

بازیگران : فرانچسکا نری، خاویر باردم، په په سانچو، آنجلا مولینا، لیبرتو رابال

100 دقیقه

9 comments:

Mona said...

پس يكشنبه اخر ماه،ساعت 5، تالار انديشه ي حوزه هنري، شب شعر طنز در حلقه رندان رو از دست نده

Anonymous said...

hastim halam , faghat harf nemizanim. :) salam

Anonymous said...

hastim hala, faghat harf nemizanim :) salam shahrokh, bezar bekhoonamet

ماکان said...

من تا حالا اسم آلمودوبار رو نشنيده بودم! ولي اينقدر ازش گفتي كه الان به اين نتيجه رسيدم كه من چقدر كم فيلم ديدم!

Anonymous said...

سلام شاه رخ عزیزم
این بار سومه که تو این دوشب دارم میام و دست خالی بر میگردم
پسر شکل فیلم شدی از بس دیدی

گیرند همه روزه ومن گیسویت
جویند همه هلال و من ابرویت
از جمله ی این دوازده ماه تمام
یک ماه مبارک است و آن هم رویت
مانا باشی
فدات نادیا

Anonymous said...

حالا که ارسال کرد یکی دیگه

روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است
آری افطار رطب در رمضان مستحب است
ظهرماه رمضان زلف میفشان که فقیه
بشکند روزه ی خود را به گمانش که شب است
همچنان فدات
نادیا

Anonymous said...

بازم ارسال شد
حالا فلسفی بنویسم


درختها با زمین
و زمین با درختها
و درختها با پرندگان
زمین با آسمان
و آسمان با زمین عشق می ورزند
تمام حیات در دریای بی انتهای عشق موج می زند
بگذار عشق پرستش تو باشد
بگذار عشق نیایش تو باشد

معلوم نشد اون بالا چه خبره
هر کی هر کی شد


تو بودی فلسفه نخونده بودی ناراحت بودی؟
فدات نادیا

حبسیات said...

آره انگار باید فرصتی فراهم کرد برای یه دوره فیلم درست و حسابی.گواین که صحبت از دوره و برنامه عموما به جایی نمی رسه.همین طور ادامه بده جناب شاه رخ. به حبسیات هم سر بزن

Anonymous said...

سلام
البته این پست متعلق به حضرت آلمودبار است، اما همان طور که فرمودید،
سیدناالاعظم تارانتینو در هنر دانستن خشونت گوی سبقت را از همه برده است.
حکماً صحنه دلفریب بریدن گوش افسر پلیس در سگ های انباری را که به ضرب موسیقی مانند کلیپ شده بود را در خاطر مبارک دارید.
KILL BILL هم که شاهکار است از لحاظ قطع اعضای بنی بشر و چشم در آوردن و قلب منفجر کردن