Monday, April 5, 2010

انجام- دادن يا ندادن (دونيا بودن)

يكي از مفاهيمي كه به شدت نياز به بن فكني دارد "فداكاري" است.

فداكاري تظاهر مي كند كه به خاطر ديگري است كه رخ مي دهد در حالي كه اگر صورت نمي گرفت نقض ِ يك منش ِ موروثي خود منجر به ايجاد حسي بدتر از آن چيزي مي شد كه اكنون با فدا كردن ِ بخشي از پول، عمر، وجهه ي اجتماعي يا هرچيزي از آن دست به دست آمده است. شخص ِ فداكاري كننده تظاهر به زيان كردن مي كند در حاليكه كفه ي احساساتش به سمت ِ سودي دروني سنگيني مي كند؛ به همين خاطر است كه علاوه بر خاصيت ِ رياكارانه اي كه در فداكاري هست استبداد و خودخواهي اي هم هست كه كتمان مي شود.

دونيا اين را نمي داند اما راسكلنيكف به عمق ِ اين فكر پي برده است و در يكي از شاه-سطر هاي رمان مي گويد "ببينيد، هنوز نمي خواهد اعتراف كند كه ميل به فداكاري دارد"؛ دقت شود كه اعتراف فقط در مواردي كه حسي از ندامت و پشيماني باشد معنا پيدا مي كند و ندامت خود نتيجه ي خطا است و فداكاري خود خطايي است كه ديگران را قرباني مي كند تا فداكار آرامش يابد.

دونيا بودن همزمان كه سخت است آسان هم هست؛ اينكه به خاطر خانواده ات مثلا تن بدهي به ازدواجي كه احتمالا خوشبختي اي در كمار نيست و وانمود كني كه احساس خوشبختي مي كني اگر آسان تر از انجام ندادنش نباشد سخت تر هم نيست (خواهش مي كنم دقت كنيد.)

اينجاست كه داستايفسكي را بيشتر از بسياري متفكرين ستايش مي كنم

12 comments:

مهربون said...

تو هم فکر می کنی در فداکاری نوعی خودخواهی نهفته _؟من به شدت فکر می کنم انسان فداکاری می کنه چون درد جاودانگی داره اوه یاد جاودانگی کوندرای عزیز افتادم خیلی معره که اس

مهربون said...

بالاخره با نوشته هات داری اعتراف می کنی که راسکلنیکف نخبه اس و خیلی با هوش تر از اون چیزیه که کلمات دارند بیانش می کنند :)))))))

مهربون said...

اون آدمیه که تعریف متفاوتی از مسایل و عواطف و باید ها و نبایدها داره و این اون رو خیلی ویژه می کنه گاهی با اجازه از ساحت مقدس هملت می تونم بگم از هملت ویژه تر و خاص تر ه!

امیر said...

سلام،
آدما هر کدوم یه جوری ارضا میشن. یکی با خوردن نان و یکی با بخشیدن نان.اون چیزی که این وسط اصالت داره و توی همه آدما مشترکه همون داستان حب ذاته.

بی تا said...

نیچه هم همین نظر رو داره

نسيم said...

تفكر برانگيز بود

ستاره*** said...

سلام
خوش داستايفسكي به حال
که اقلا شما ازش تعریف و تمجید می کنین..خب حتما ارزش داره کارهاش..

وای سریال زن بابا رو دیدی چقدر مزخرف بود..هر چند شما که این چیزا رو نمی بینین

مرسی نوه ی داستايفسكي

ابهام زده said...

بسیار صحبت جالبی بود
به چه چیز هایی دقت می کنیا !!!
خدا کمکت کنه
:D
داستایفسکی رو معرفی می کنی لطفا ؟

maryam.E said...

سونیا هم همینقدر فداکار است و تا آخر هم حفظش می کند
فداکارترین آدمهایی که دیده ام خودخواهترین ها بوده اند همزمان

مهتا said...

من فکر میکنم فداکاری و خودخواهی نسبی هستند و خیلی وقتهات به موقعیت بستگی دارن
راسکلنیکف باهوشه داستایوسکی خواسته این رو دقیقا خواننده بفهمه

محبوبه.م said...

الان بن فکنی کردی؟منظورت دیکانستراکشنه؟منظورت از دیگری فقط یک فرد دیگر بود یا دیگری به مفهوم روانکاوانه؟مطمئنی معنی این کلمات رو میدونی؟ببخشید ها!
راستی خسرو کیه؟

Unknown said...

با حرفات کاملا موافقم . من با يک شيوه ديگر اين ها را فهميدم
در ايران شايد در خيلي جاهاي ديگر نه بهتر است بگويم بين تعداد زيادي از افراد اين روش مرسوم است. بدهکارکردن ديگران. مادرها استاد اين شيوه هستند . فرزندانشان را خيلي وقت ها بدهکار خود مي کنند