Wednesday, April 7, 2010

كوري

آدم هاي فيلم ِ كوري همديگر را نمي بينند و دنيايشان را به گند مي كشند مثل ِ همه ي ما كه همديگر را نمي بينيم و دنيايمان را به گند كشيده ايم؛ فيلم بر اساس رمان ِ بزرگ و مهم كوري اثر ژوزه ساراماگو است كه كمتر كسي از شيفتگان ِ ادبيات هست كه نخوانده باشدش؛ البته كارگردان متاسفانه از آن رمان بزرگ و خواندني فيلمي ضعيف و نچسب ساخته است؛ وقتي بازي ِ پرويز پرستويي خودمان توي بيد مجنون را به ياد مي آورم و مقايسه مي كنم با بازي ِ بازيگران ِ فيلم، وقتي آن حس ِ عميق عشق به ايمان و انسانيت را در دنيايي كثيف به ياد مي آورم كه در رمان موج مي زد و با نقش هاي فيلم مقايسه مي كنم چاره اي نمي ماند جز اينكه اين فيلم را به نديدن توصيه كنم.

نهايتا اينكه داوران ِ جشنواره ي كن 2008 (ناتالي پورتمن، مرجانه ساتراپي، رشيد بوشارب، آلفونسو كوارون و . . . به رياست شان پن) در حضور ِ فيلم هايي مثل كلاس (لوران كانته) و سكوت لورنا (برادران داردن) و . . . كار سختي براي كنار گذاشتن ِ اين فيلم نداشته اند.

كوري: Blindness

محصول 2008 كانادا، برزيل، ژاپن

كارگردان: فرناندو ميرالس

نويسنده: دون مك كلر بر اساس رمان كوري ژوزه ساراماگو

بازيگران: جوليان مور، مارك رافالو، آليس براگا، موري چايكين، دني گلاور، گائل گارسيا برنال، دون مك كلر

121 دقيقه رنگي

17 comments:

زکریا said...

age mikhae nabinim film ro pas va3e chi ono akhar opst moarefi mikoni ??? :D

نسيم said...

ديدن فيلمي كه كتابش قبلا برات خاطره انگيز شده به نظرم خيلي سخته. سخته كه تصوير ذهني ات را به هم بريزه بعد چيزي كه جاش مي شونه چيز مزخرفي باشه. كوري يكي از كتابهاي مورد علاقه منه و چون به سليقه فيلميت ايمان دارم فيلم را نمي بينم

ايرن said...

فيلم رو نديدم
كتاب رو خوندم...كتاب يه اثر نمادينه...استعاره است به نظرم..يعني كوريه واقعي نيست..كوريه نمادينه كه ساراماگو ازش استفاده كرده تا به بيان روابط اجاماعي آدما و يا شايد نقش يه رهبر بپردازه....چنين كتابي رو فيلم كردن شايد زياد جالب نباشه
اما به هر حال هميشه به من ثابت شده كه اين جور فيلمايي كه از روي كتاب ساخته مي شند از خود كتاب هميشه ضعيف ترند....

ايرن said...

اجاماعي=اجتماعي

ايرن said...

نگفتم به شخصيت هاي جنايت و مكافات توجه نكن..گفتم غرقش نشو
باور كن خود داستا يوسكي هم كه اين قدر دونيا براش مهم نبوده...اون يه شخصيت كمكيه كه قرار به پيشبرد داستان و شناخت بيشتر راسكلنيكف كمك بكنه....

امیر said...

سلام،
گرچه که فیلم به قول تو ضعیف و نچسبه اما نمیشه در مقابل وسوسه دیدن فیلمی که رمانش زندگیت رو برای مدت شیش ماه به گند کشیده بود مقاومت کرد.

مهتا said...

کتاب رو ترجیح میدم.. ولی از یه نظر هم جالب بود برام این که تصوری که میکردم از این که چه جوری میشد اگه واقعا این اتفاق میافتاد و دیدم

مهدیه said...

سلام!
این دو تا فیلم آخری رو ندیدم. اما خب اکثر فیلمهایی که بر اساس رمانها ساخته می شن به پای رمانش نمی رسن.

دارم پست های جنایت و مکافاتی ات رو می خونم و حال می کنم. مرسی.
جوری نوتی که آدم احساس می کنه دوباره باید بره و بخونش.

مرسی

سينا said...

حتما نميبينمش!!

سید مهدی موسوی said...

مرسی
با نظرت موافقم

ارتا said...

فیلم رو دیدم واقعا کار ضعیف و به قول تو نچسبیه و هیچ حسی رو به آدم انتقال نمی‌ده.من از این فیلم چیزی نگرفتم.
راستی با زیر نویس انگلیسی مشکل خاصی ندارم ولی ترجیحا فارسی باشه بهتره. چون اونجوری یه زره سرعت فیلم دیدن بالاتر میره

somaye said...

کوری رمانش را می گویم از ان دسته داستانهایی بود من باهاش زندگی کردم ...اولین کاری بود که از ساراماگو خونده بودم و هنوز بعد از سالها هنوز تصاویرش در ذهنم هست .

بیشتر وقتها کارهای اقتباسی جالب نمی شوند.

Unknown said...

من هم از هر کی راجع به این فیلم سوال کردم گفت اگه رومان رو خوندی فیلم رو نبین اما اگه رومان رو نخوندی عیب نداره فیلم رو ببین!

سلام

باران سپید said...

متاسفانه امسال نه...

اما اگر شرایط مهیا باشد سال آینده امیدوارترم.

Anonymous said...

نمی دونی چه می کشم تا کامنت دونیت باز شه!این فیلمو ندیدم ولی بید مجنونو دوست نداشتم.خیلی غیر قابل باور بود.شکلات تلخ

نعیمه said...

تجربه همیشه نشون داده که فیلم هایی که بر اساس رمانهای معروف ساخته می شن هیچ وقت جذابیت و زیبایی کتاب رو ندارن.

Unknown said...

سلام
من چند سال پيش يک نمايش ديدم بر اساس همين کتاب به کارگرداني منيژه محامدي
افتضاح بود