Sunday, June 7, 2009

شرف سرانه دهم وانگهی خرم جل خر

مایک که قبلا قمارباز بوده و یک جورهایی به زنش قول داده است که قمار را کنار بگذارد به خاطر رفیقش که باید قرض و قوله هایش را پس بدهد حریف یک روسی حرفه ای می شود – اشارات سیاسی را دارید؟ حال آدم به هم می خورد از کیمایی بازی ها و . . . – نهایتا هم پوز طرف روسی را به زمین می مالد همین

یک مشکلی که این قابلیت را دارد که هر فیلمی را از پا بیندازد پر حرف بودن آن است؛ مشخصا منظورم این نیست که هر فیلم کم دیالوگی فیلم خوبی است و بالعکس اما یک ارتباط معنی دار بین میزان کلام ساطع شده از فیلم از زبان بازیگرها و ارزش فبلم وجود دارد. از این روست که همین ویژگی در کنار خط داستانی عاری از خلاقیت و از همه بدتر آن نگاه آمریکاییزه که همه غیر از خود را تحقیر می کند باعث می شود هفدهمین فیلمی که امسال دیدم اصلا به مذاقم خوش نیاید.

Rounders، محصول 1998 آمریکا Miramax Films))، کارگردان: جان دال، نویسندگان: دیوید لوین، برایان کاپلمن، 121 دقیقه رنگی

از فیلم که بگذریم می خواهم به یک نکته اشاره کنم؛ تاریخ ما پر از مرد های مازوخیست عاشق و زن های جفاکار معشوق است؛ در واقع جفاکاری معشوق کاملا متناسب با مازوخیسم عاشق است؛ من دختری عاشق را می شناسم که دمار از روزگار معشوق اش درآورده بعضی وقت ها فکر می کنم خاصیت رمانه ی ما این است و ربطی به دختر و پسر بودن ندارد کلا راه و رسم عاشقی عوض شده بعد شک می کنم و حدس می زنم زن جماعت عاشق شدن نمی داند و در واقع عاشقی شان با سادیسم پیوند می خورد. به خودم فکر می کنم وقتی ساغر گفت به من که لطفا مزاحمم نشو و دیگه اس ام نزن و به زینب فکر می کنم وقتی می گویم بی خیال شو؛

نه؛ اعتراف می کنم نمی تونم ذات خراب زن جماعت رو نادیده بگیرم

No comments: