الف:
خشم ِ همراه با نومیدی به طرز فاجعه آمیزی بعد از کودتای جمعه شب، بین مردم رواج یافته؛ این حس بعضی جاها مانند تهران و احتمالا تبریز و اردبیل و اصفهان به صورت آشوب های خیابانی جلوه کرده و در این خراب شده ای که ماییم به شکلی دیگر؛ شخصا تصمیم گرفته ام که اولا هرگز در این نظام اسلامی که جمهوری اش تبدیل به حکومت شده رای ندهم؛ تصمیمات دیگری هم گرفته ام که به کارمند دولت بودنم ربط دارد و نمی خواهم اینجا لوشان بدهم - بالاخره دیوار سگ داره و سگا همه جا هستن مخصوصا توی سیستم دولتی.
ب:
یکی ار بهترین فیلم هایی که امسال دیدم فیلم اواخر بهار یاساجیرو ازو بود؛ از ازو پیش تر فقط داستان توکیو را دیده بودم که کلی خوشمان آمده بود؛ آشنایی با این بشر را به لطف جتاب بابک احمدی و کتاب بسیار زیبایشان تصاویر دنیای خیال حاصل کردیم؛
یک موضوع این که این فیلم – و البته فیلم داستان توکیو نیز – به شدت انسانی ست – گوهر نایاب این روزها – و دغدغه هایش فارغ از زمان ومکان، فارغ از هر ملیت و جنسیت انسانی ست؛ دغدغه ی دل آشوبنده ی تنهایی اگرچه موضوع جدیدی نیست اما در مصداق خاصی که در این فیلم با آن مواجهیم و آن هم حالت پیرمردی که با دخترش زندگی می کند و دخترش فداکارانه زندگی خود را وقف پدر کرده - و البته ازین حالت رضایت درونی هم دارد و کیست که نداند این حس فداکاری چه تعارضی با ذات غریزه آلود آدمی دارد - به شکلی تکان دهنده و در عین حال آشنا جلوه می کند. موضوع فداکاری - مخصوصا که شخصا فکر می کنم یک ضدارزش احمقانه است که در رنگ و لعابی اخلاقی خود را قرن ها در متن های اخلاقی، دینی، مذهبی، ایدئولوژیک و در متن های نانوشته و بدیهی انگاشته ی ذهنی مان جاخوش کرده - به خوبی به چالش کشیده می شود. بیخود نیست شاید که وندرس جایی گفته بود اگر دنبال چیز مقدسی در سینما بگردید فیلم های ازو را پیدا می کنید. ازو این اندیشه را که در آغاز خود را بدیهی نشان می دهد اما دستش که رو می شود همان ضدارزشی است که اشاره کردم در فرمی ناب و با استفاده از تکنیک هایی دل نشین متجلی کرده است؛ تصور بفرمایید یکی از مهم ترین اتفاق های فیلم که ازدواج دختر پیرمرد باشد را هرگز نمی بنیم و شوهر او را نیز و این همان حذف های استادانه ای ست که مشابهش را شخصا فقط توی کارهای برسون دیده ام و کیارستمی و باز هم بیخود نیست که کیارستمی فیلم پنج اش را به ازو تقدیم کرده است.
دیدن این فیلم را به تمام شیفتگان سینمای انسانی، شرقی، سیاه و سفید، خاص و با دوربین ثابت شدیدا پیشنهاد می کنم.
Banshun (Late Spring، اواخر بهار)
محصول 1949 ژاپن (Shochiku Kinema Kenkyû-jo)
کارگردان: یاساجیرو ازو
نویسنده: کوگو نودا بر اساس داستانی از کازوئو هیروتسو
108 دقیقه، سیاه و سفید
پ:
از دیروز تلویزیون فارسی بی بی سی قطع شده، فیس بوک فیلتر شده، اس ام اس ها سه روزه که قطع ان، اینها را اضافه کنید به همه ی فیلترینگ های دیگر و ناروایی های که در حق مردم می کنند این کودتاچی های ِ . . .
No comments:
Post a Comment