Wednesday, February 17, 2010

جنوب از جنوب شرقي

ميگويند "شمال از شمال غربي" فلسفي ترين فيلم هيچكاك است؛ ميگويند هر چه اسكار بوده حق اين فيلم بوده؛ ميگويند خيلي فيلم خوب و مهمي است؛ خيلي راجع به اين فيلم "خيلي خيلي" ميكنند؛ لطفا يكي بيايد براي من توضيح بدهد چرا؟

راستش من با اين فيلم خيلي حال نكردم؛ به نظرم شباهت غريبي دارد با دو فيلم عالي ديگر از خود هيچكاك ؛يكي توپاز، يكي مرد عوضي؛ رابطه ش با توپاز - كه بيشتر به نظرم مياد اصلا دستگرميي بوده براي ساختن ِ اون – همين است كه آدم هايي را در بستر روابط پيچيده ي جاسوسي و ضد جاسوسي با هم درگير و البته عاشق كند؛ رابطه ش با مرد عوضي هم همين عوضي گرفته شدن ِ يك نفر به جاي يك نفر ديگر است كه آنجا بيشتر يك بار رواني-فلسقي داشت اينحا بار احتماعي- تكنيكي؛ اين ها را توضيح ميدهم:

در شمال از شمال غربي يك نكته ي مهم همين است كه فرقي ندارد پليس دنبالت باشد يا يك مشت تبهكار به هر حال دخلت درومده! و همين كنار هم قرار دادن پليس هاي مخفي با تبهكار ها و رو كردنِ شباهت هايشان با هم بار اجتماعي فيلم را به دوش مي كشد – اينجا البته كمي مزه فلسفه هم مي دهد وقتي ياد نوشته هاي فوكو مي افتيم كه نشان مي دهد زنداني كردن و مجازات كردن ِ يك مجرم، تفاوت ماهوي با همان كاري كه خود ِ مجرم انجام داده ندارد -

اينكه راجر به جاي يك آدمي اشتباه گرفته مي شود كه اصلا وجود خارجي ندارد و چجور مي شود آدم شبيه كسي باشد كه وجود ندارد چه برسد به چهره وقد و لباس؛ اين هم بار تكنيكي فيلمنامه است. (مك گافين ِ فيلم)

اما اين دوتا بار را كه مي گذارم يك كفه ي ترازو و بيماري ِ رواني ِ رز توي مرد عوضي را مي گذارم كفه ي ديگر، به همان نتيجه ي ابتداي مطلب مي رسم. رز را بر مي دارم، تز ها و آنتي تزهاي توپاز را مي گذارم جايش (روي همان كفه) باز هم فرقي نمي كند.

يكي من را قاتع كند چرا صدف نقره اي جشنواره سن سباستين را دادند به :

North by Northwest: شمال از شمال غربي

محصول 1959 آمريكا

كارگردان: آلفرد هيچكاك

نويسنده: ارنست لمن

با بازي كري گرانت، اوا مري سنت و . . . .

131 دقيقه رنگي

از هيچكاك در روسپيگري:

- توپاز

- خرابكار

- سرگيجه

- دردسري به نام هري

- مامور مخفي

- آقا و خانم اسميت

- مرد عوضي

- پنجره پشتي

- رواني

- بيگانگان در ترن

- طلسم شده

12 comments:

Anonymous said...

سلام!!!!

ندیدم... چطور می تونم قانعت کنم.
اصلن بی خیال اگه به نظرت خوب نبود چرا می خوای خودتو قانع کنی؟

به نظر تو خوب نبوده به هر حال.

خوندمت(چشمک)

مهدیه said...

راستی اون لینکای آخر خیلی خوبه برای آیندگان.
هیچکاک تموم شد؟هوم؟

خسته نباشی و خوش به حالت.
راستی امتحان نداری این روزا؟

ايرن said...

باز هم نديدم....

Unknown said...

خوب اين يکي رو ديدم
خيلي وقت پيش
يک فيلم معمولي پليسي بود.همين
راستي شب بخير. هنوز سر کارم داره ساعت هفت شب مي شه
خوبه مي رسي فيلم ببيني

زلیگ said...

تو عاشق هیچکاکی،از ما می پرسی چرا!و
می گم شرایط اجتماعی ما یه جوریه که عمرا خوشی بزنه زیر دلمون،نگران نباش!و

مهتا said...

اتفاق درسته حرفت. اغلب منتقدان آثار هیچکاک و البته عاشقانش هم معتقدن که در برابر فیلمی مثل سرگیجه و مرد عوضی و روانی این فیلم مثل یه شوخی می مونه !!!

J.Niazy said...

خب ببین خیلی از فیلمها به خاطر این ارزشمند هستن که برای اولین بار دست به یه ابتکاراتی زدن

کارگردان بزرگی مثل هیچکاک هم که یک فیلمساز مولفه، به همین خاطر ارزشمنده

قطعا اگه هیچکاک نبود سینمای امروز ما هم الان این نبود

به وب من هم سری بزن
قطعا خوشحال می شم.
امیدوارم که تو رو هم خوشحال کنم


darkroom.pib.ir

علیرضا said...

دقیقن درست حدس زدم همونه اینجاست: http://www.imdb.com/title/tt0237572/

هنوز منتظر پک هیچکاک هستم نمی دونم بالاخره کی میخواد برسه به دستم
سلام

somaye said...

فقط اومدم که بخونمت ...ندیدمش ...به جز اون دوتای پایینی رو ...راستش یه نامردی آرشیو کارا ی هیچکاکمو ربوده و من هر چی میگردم که تو این فرصتهای به دست اومده نیگاشون کنم پیداشون نمی کنم :( همینطوری پراکنده هرچی دستم بیاااد می بینم ....

spthebelljar said...

راستش اگه فیلما رو هم دیده بودم فکر نمی کنم اینقدر ظریف به قضیه نیگا میکردم ...تو خیلی دقیقی تو این جور موارد ...سلاااام

امیر said...

سلام رفیق،
چطوری یکی میتونه بیاد و قانعت کنه وقتی قبل از اون شما این جا همه رو قانع کردی که حرفت درسته؟
حنی برای کسایی که فیلم رو ندیدن، مث من

مهربون said...

سلام اين فيلم رو نديدم