Saturday, February 20, 2010

روان مخدوش انسان معاصر

بخشي از روان آدم را جنايت ارضا مي كند؛ (شايد مثل نيكوتين كه بخشي از مغز به آن نياز دارد) اما آن بخش، خود يك بخش مركب است؛ به اين معنا كه يك جنايت ِ صرف، تمام ِ آن بخش را ارضا نمي كند؛ بگذاريد بيشتر توضيح بدهم؛

در رمان ِ مهم و تاثير گذار ِ آشفتگي هاي ترلس جوان – نوشته ي روبرت موزيل – مي بينيم كه چند نفر از بچه هاي يك مدرسه چجور همكلاسي شان را به شديدترين شكل ممكن شكنجه مي كنند - و من تصور مي كنم اين انسان ِ معاصر است كه بخشي از روانش را با شكنجه كردن تسكين مي دهد - اما كار به همينجا ختم نمي شود، جايي از رمان يكي از بچه ها پيشنهاد مي كند بروند روسپي خانه اي كه نزديك مدرسه است در حالي كه خودشان دارند آن كار را مي كنند – اين اصطلاح "آن كار" را ار عقايد يك دلقك كش رفته ام – همكلاسي شان را مجبور كنند نامه هايي كه به مادرش نوشته را بخواند؛ اين ارضاي آن بخش ِ عجيب از روان ِ آدمي است كه گفتم.

در طناب هم اين اتفاق – جنايت – در دو سطح اتفاق مي افتد، يكي نفس ِ جنايت كه فقط به اين خاطر صورت گرفته كه برندون و فيليپ باور دارند كه ديويد با وجود خوش تيپ بودنش – نظر شخصي من نيست، نظر دوست دخترش است كه دوست قبلي ش را ترك كرده و حالا نامزد ديويد شده است – با وجود پولدار بودنش – نظر شخصي من نيست برندون از حساب بانكي ديويد خبر دارد و اين را به رخ نامزدش هم مي كشد – با وجود دانشجوي هاروارد بودنش و با وجود پدر و مادر فهميده و اهل مطالعه اش، شايستگي زنده بودن را ندارد و او را مي كشند؛ اين باور كه ديويد شايسته زنده بودن نيست از چند جا نشات مي گيرد، يكي كتاب هايي كه خوانده اند – يك جا به ابر مرد نيچه هم اشاره مي شود – كتاب هايي كه در يك صحنه با همان طنابي طناب پيچ مي شوند كه ديويد را با آن كشته اند و يكي هم تفكرات ِ روپرت – معلم سابق شان - . اما نفس ِ اين جنايت كاملا ارضايشان نمي كند بايد به چيزي فراتر از جنايت متوسل شوند - و اين همان سطح دوم و بخش عجيب ِ روان آدمي است - مثلا چطور است تمهيدي بينديشند پدر و مادر ديويد و نامزدش روي ميزي كه داخل آن جنازه ي ديويد است شام بخورند؟ موافقيد؟

Rope: طناب

محصول 1948 آمريكا

كارگردان: آلفرد هيچكاك

نويسنده: پاتريك هميلتون

با بازي: جان دال (برندون)، فارلي گرنگر (فيليپ) و جيمز استيوارت (روپرت)

80 دقيقه رنگي

از آلفرد هيچكاك در روسپيگري:

+ توپاز

+ خرابكار

+ سرگيجه

+ دردسري به نام هري

+ مامور مخفي

+ آقا و خانم اسميت

+ مرد عوضي

+ پنجره پشتي

+ رواني

+ بيگانگان در ترن

+ طلسم شده

20 comments:

مهربون said...

همينه پس اينقدر جنايت زياد شده آيكون تعجب

مهربون said...

مي بينم هي ذهنم تمايل به جنايت داره هي دلم ميخواد يكي رو بكشم

مهربون said...

فيلم رو نديدم و كتاب رو نخوندم آيكون واي برمن

مهدیه said...

....

...........
...
.
...
... .... ...

یعنی خیلی به فکر فرو رفتم!

اراکده said...

السلام علیک یا آلفرد هیشکاک وعلی الارواح التی حلت بقنائک....
از جنایت و ارضاء گفتی جمعه همین دیروز صبح رو می گم فیلم 120 روز سالدوم پیر پائولو پازولینی رو دیدم... با خودم میگم بیخود نیست پازولینی ترور شد... ولی یه چیزی توی فیلمای هیچکاک هست که توی فیلمای ترسناکم معاصر کمتر بچشم میخوره... میدونی رفیق تو دوره ما آدمها خیلی بی دلیل می کشند و کشته میشند ... یادمه یه زمونی یه آقای می گکفت کشتن دلیل نمی خواهد مردن دلیل می خواد

Shahab said...

باز نمی شه !

Shahab said...

وبلاگتو می گم !

ستاره*** said...

سلام

چقدر این آدمیزاد " بخش " دارد...
هیچ کدومش هم مثل " آدم " انجام نمیده...

شما یه وقت از این همکلاسی ها نداشته باشینا...یا نداشته بودی؟؟ وای ..

این دوست www.11155.blogfa
نتونست برای شما کامنت بذاره / و سلام رسوند

وای روی جعبه ای که جنازه توشه چلوکبای میشه کوفت و زهر مار..

مرسی فیلیپ

نسيم said...

آدم حتي دل خوندنشم نداره چه برسه به نگاه كردنش

باگ مورن said...

http://bugmoran.blogfa.com/
بجا می آوری بیایی اینجا.اسباب کشی کردیم دیگر.

spthebelljar said...

یاد فیلم شهر خدا افتادم . با بریدن سر خروس وخون و گروه جنایتکاران کوچولو و....
یک مصاحبه ای سالها قبل خونده بودم . اگر اشتباه نکنم مربوط به کارگردان فیلمهای اره بود ، می گفت ، من باید این فیلمها را بسازم ، اگر این فیلمها را نساخته بودم ممکن بود خودم در واقعیت این کار را انجام بدهم ، ساخت این جور فیلمها منو از نظر روانی تخلیه میکنه !!
همانطور که دیدنش برای ما نوعی تخلیه روانی محسوب میشه ، (برای من اینطوریه ، بقیه رو نمی دونم )... صحنه آخر داگویل یکی از بیاد ماندنی ترین صحنه هاییِ که هیچ وقت فراموش نمی کنم . که اگر نیکول کیدمن اون مردم احمق را نمی کشت شاید من این طرف خودم را از حرص می کشتم!
سلااام

Unknown said...

اون لینکی که برات گذاشتم یک سخنرانی با زیرنویس فارسی است
منتها سرعت اینترنت باید خوب باشه
جالبه . بحث اخلاق است

Unknown said...

این فیلم را ندیدم
قبلا یک لینک برات گذاشته بودم راجع به همین موضوعی که نوشتی یعنی شبیه به موضوعی که نوشتی اینکه انسانها ذاتا قسی القلب هستند
یک آزمایش مهم هم در اثبات این موضوع انجام شده یک فیلم هم ساخته شده که دیدمش ولی متاسفانه اسمشو فراموش کردم
اون آزمایش خیلی جالب بود . عجیب و باورنکردنی

Unknown said...

نه متاسفانه اون فیلم را ندارم ولی می سپرم برات شاید بشه گیرش آورد

ايرن said...

وحشتناكه...ولي اثبات شده است كه همه ي ما در درونمون يه هيولا داريم!

ايرن said...

جنايت و مكافات ديوانه كننده است...دو بار خوندمش و دوست دارم بازم بخونمش....

مهتا said...

من اولین چیزی که وقتی طناب دیدم به ذهنم رسید این بود که وقتی حسادت تبدیل به بیماری میشه چقدر می تونه خطرناک باشه و هیولای شوم درون آدم ها را تحریک کنه
. ولی تو چرا قراره ترور بشی ؟؟؟ بهت حسادت می کنن ؟:دی

Unknown said...

گاهي انگار جنيايتكار جنايت ارضايش نميكنه دلش ميخواد با مقتول و عومل متصل به مقتول بازي كنه تا بيشتر لذت ببره گاهي هم با خود جنايت بازي ميكنه

نظرت در مورد نوع فيلمبرداريش چيه؟ واقعن يكسره گرفته شده يا فقط ميخواد اينطور نشون بده كه يكسره و بدون تدوينه؟
پست فبلي رو از دست دادم‏، آره اگه خود كوبريك اونو ميساخت يه فيلم جنجالي ديگه از كوبريك ازآب درميومد اما اسپيلبرگ باز بازيگوشيش گل كرد رفت ئنبال اسپشيال افكت و كاراي تخيلي و نفس داستان و فيلمنامه رو از ياد برد البته به نظر من اونقدرها هم بد نيست شايد تو زيادي حساسي! ، شنيدم تدوين نهايي چشمان كاملن بسته كوبريك هم كار اسكورسيزي هستش درسته؟

Unknown said...

اوه يادم رفت! سلام خوبي؟

امیر said...

سلام رفیق.
چه طوری؟
یعنی این حس پنهان باعث میشه که قاتل جنازه رو تیکه تیکه کنه؟ یا همین حس باعث به وجود اومدن سنگسار شده؟
و حالا این نویسنده ها و فیلم سازای نابغه این حس رو در اعماق وجود ادم کشف کردن و به یه شکل خیلی جالب به ما نشون دادند؟