Thursday, February 25, 2010

به هيچكاك شناختم من به خدا قسم فرويد را

هنوز فرصت نكرده ام بروم گوگل كنم ببينم ديگران در مورد پرندگان هيچكاك چي نوشته اند؛ هنوز فرصت نكرده ام با كساني كه فيلم را ديده اند صحبت كنم؛ فقط واي به حال كساني كه بگويند – يا نوشته باشند – فيلم در مورد حمله پرنده هاست به شهر مثلا، يا در مورد رابطه ي عاطفي ميچ و ملاني.

من فقط به همين يك نكته بسنده مي كنم كه دقت بفرماييد گرگ ها يا پلنگ ها يا موجودات فضايي يا موجودات تخيلي يا يك جور بيماري مسري يا جنگنده بمب افكن هاي روسي يا . . . به شهر حمله نمي كنند بلكه يك مشت پرنده – حتا فنچ! – به شهر حمله مي كنند مي دانيد چرا؟ چون پرنده ها ترس ندارند و معمولا هم توي خواب، ما از شكل ترسناك ِ چيزهايي مي ترسيم كه در بيداري ترس ندارند و اينجا هم گويا با يك حواب طرفيم خوابي كه بايد تفسير كرد و تفسير آن را در نشانه هايي بايد ديد كه هيچكاك برايمان گذاشته؛ فقدان پدر براي خواهر كوچك تر ميچ، فقدان ِ مرد براي مادر ِ ميچ، فقدان ِ مرد در زندگي ملاني، فقدان ِ مرد در زندگي آني – معلم مدرسه – تجربه دهشتناك مادر ملاني در رابطه مردان، اگر هنوز قانع نشده ايد حتا آن كسي كه در مورد پرنده ها توي كافه نظر مي دهد زني است با رفتار مردانه كه حاضرم قسم بخورم هيچ مردي توي زندگي ش نيست، همه و همه دلايلي هستند براي حس ناامني كه در قالب حمله پرنده ها تعين پيدا كرده.

ما با يك فيلم براي نقد مواجه نيستيم يا بك خواب براي تعبير مواجهيم خوابي كه هر كدام از شخصيت ها مي توانند ديده باشند خوابي كه همه ما ديده ايم

The Birds: پرندگان

محصول 1963 آمريكا

كارگردان: آلفرد هيچكاك

نويسنده: ايوان هانتر بر اساس داستاني از دافنه دو موريه

بازيگران: راد تيلور (ميچ)، تيپي هدرن (ملاني) و . . .

119 دقيقه رنگي

از آلفرد هيچكاك در روسپيگري:

+ مارني

+ توپاز

+ خرابكار

+ سرگيجه

+ دردسري به نام هري

+ مامور مخفي

+ آقا و خانم اسميت

+ مرد عوضي

+ پنجره پشتي

+ رواني

+ بيگانگان در ترن

+ طلسم شده

18 comments:

بی تا said...

اینو دیگه حتمن باید دید...خواب همیشه عجیب بوده واسه من و همیشه مشغولم میکنه

مهدیه said...

علیک سلام خاله!

تعریفت که عالی بود. خوشم اومد اینو ببینم.
خیلی ممنون

بهار said...

اره این فیلم هیچکاک عالیه مخصوصا که اصلا یک رویاست و از همه قواعد مرسوم تخطی می کی اما من هم چنان معتقدم که فروید را سطر به سطر در فیلم به کار برده

اراکده said...

علیک سلام
اینو دیدم ترس های مرضی......

اراکده said...

راستی یادم رفت بگم شب جمعه است... عکس این خانومه بسیار دلپذیره... خدا رحمتش کنه :)

مهتا said...

این فیلم خیلی حالم رو بد می کنه . القای همون ترس همیشگی هیچکاک هست.. ولی خداییش خیلی چندش آوره..
معذرت که حواسم نبود تو دیدن اون فیلم ویتنامی ازت یاد بکنم.. فیلمای شرقی رو خیلی وست دارم.. و اولین بار این فیلم رو از این سایت دانلود کردم
http://www.foriegnmoviesddl.com/2007/12/lodeur-de-la-papaye-verte-scent-of.html

امیر said...

سلام، من این فیلم رو خیلی وقت پیش دیدم. اون موقع یه چیزش خیلی برام جالب بود و اون هم اینکه میگفتن هنوز کسی نمیدونه برای این حمله پرنده ها هیچکاک از چه تکنیک و حقه ای استفاده کرده. به ما اینجوری گفتن والله اعلم.

somaye said...

این در مورد روانیِ...بماند که اجبارن زبان اصلی دیدم ...همش منتظر بودم بگه این دوشخصیتیِ .ولی خوب کلمه ای با این عنوان گفته نشد ...ولی در کل توضیحی که روانشناسه از شخصیت نورمن داد ..نشون دهنده همون دوشخصیتی بودن نورمن بود...اینو ندیدم ولی خوب میشه حدس زد جریان چه جوریاس...فعلا من بخشی از فیلمای گمشدمو پیدا کردم همین طور میرم جلو ببینم به این می رسم یا نه؟!

سلااام

somaye said...

درحین دیدنِ سایکو توی ذهنم یک کتابی که سالها قبل خونده بودم به نام سیبل
مرور می شد.سی بل دختری بود با 16 شخصیت متفاوت که چندتایی از این شخصیتهاش مرد بودند ....عجیب و جالب وایضا ترسناک بود ....بماند که بلاخره طرف تونست بر اکثر شخصیتهاش غلبه کنه و تک شخصیتی بشه
داستانش هم واقعی بود در ضمن...

محمد مزده said...

تعبیر واقعا قشنگی بود
ممنون

شادي said...

راست مي گي ما معمولا توي خواب هامون از چيز هايي مي ترسيم كه توي بيداري برامون معمولي شدن. شايد براي اينه كه توي خواب براي ما معمولي بودنشون را از دست مي دن و ما دوباره شروع به شناختنشون مي كنيم و يا اينكه توي خواب احساسات ما راحت تر از بيداري مي تونن ابراز بشن

شبنمکده said...

اول و آخر زمستان
زن است
كوچاندن
رسالت زن است
و جاماندن
حكايت من

شبنمکده said...

اول و آخر زمستان
زن است
كوچاندن
رسالت زن است
و جاماندن
حكايت من

reza said...

سلام.بلاخره بعداز6 ماه با ولنتاین هرگز به روزم.منتظرنطرتم.کچل کردین ماروبا هیچکاک .دمتون گرم.

Unknown said...

این فیلم را دیدم. فیلم خیلی خوبی بود
تو چقدر فیلم را خوب دیدی . چه تفسیر خوبی از این فیلم کردی. اعتراف می کنم که اصلا با این دید این فیلم را ندیدم .ولی حالا که فکر می کنم اینکه پرنده ها باعث ترس مردم بشوند واقعا عجیب است و تفسیر تو باعث رفع ابهام من شد
چشم هایم را باید بشویم
ممنون از نگاه تازه ای که به من دادی

مهربون said...

سلام عليكم خدايي من با اين ديد اين فيلم رو نديده بودم آفرين

مهربون said...

خدايي اين فيلم هيچكاك مثل كابوس ميمونه

ايرن said...

مرسي نقد عالي بود!