من جزو اون دسته از آدم هایی ام که علاوه بر اینکه به خدا اعتقاد دارن فکر می کنن هنوز دوران معجزه ها به سر نرسیده؛ هنوز فکر می کنم یک روز آفتابی وخوش آب و هوا خدا از صبح تا شب پشت سر هم معجزه می کنه، نه ازون دست معجزه ها که مثلاً خورشید رو بیاره بالا یا یک پروانه ی سرگردون رو بنشونه روی یه گل، نه، یه معجزه ی واقعی ، مثل معجزه ی اردت.
اردت آرامش دهنده ترین فیلمی بود که تا حالا دیده بودم ( آرامشی از سنخ عمیق ترین آرامش های مومنانه) ؛ نه فقط به خاطر اون سکانس شاهکار پایانی ش، به خاطر همه ی سکانسای اینگر، به خاطر همه ی سکانسای یوهانس، به خاطر سیاه و سفید بودنش و به خاطر اون جادوی نیرومندی که توش هست؛
این فیلمو توی هیچ کدوم از دسته های دیگه از فیلمایی که دارم نمی ذارم
اصلا ً اینو توی بقیه ی فیلما نمی ذارم، میذارمش کنار پروپرانولا و آلپرازولاما
اردت / کارل تئودور درایر / محصول دانمارک / 1955
پی نوشت 1: الان که شناسنامه ی فیلمو می دیدم تاریخ اولین نمایشش دهم ژانویه س یعنی درست پنجاه و سه سال پیش چنین روزی
پی نوشت 2 : این روزها دارم یه رمان می خونم در حد تیم ملی، در اسرع وقت معرفی ش می کنم
No comments:
Post a Comment