امرقدسی یکی از تجربه های محوری حیات دینی است.امر مقدس تجلی و ظهور است.تجلی چیزی یکسره دیگر.چیزی دست نیافتنی.موجودیتی رازآمیز که از هرگونه شباهت به امور انسانی تن میزند.به این ترتیب امر قدسی ماهیتی پارادوکسیکال دارد.تجلی چیزی تجلی ناپذیر.
مقدس و نامقدس نوشته میرچا الیاده متفکر و مورخ دین شهیر رومانیایی تلاشی است برای تبیین جایگاه امر مقدس در حیات انسان دیندار.
الیاده سعی میکند امر قدسی را در تقابل امر عرفی تعریف کند و به این وسیله دو گونهی هستی شناسی منبعث از این دو نگاه را تبیین کند.الیاده از دو نوع زمان و مکان حرف میزند.مکان قدسی در واقع مرکز جهان است از منظر انسان دیندار.مرکز جهانی که به واسطهی مکان مقدس دیگر یکدست و متجانس نیست.تجانس و یکپارچگیی سرگیجهآور که جهتیابی را غیر ممکن میکند و در این میان مرزهایی که مکان مقدس را احاطه کردهاند مرزهای سرگشتگی و یقینند.
به همین ترتیب زمان مقدس هم گسست و انقطاعی است در زمان عرفی/نیوتنی.آنات و لحظاتی فراتاریخی که تجربهی استمرار زمان عرفی را ادواری میکنند.در بسیاری ادیان زمان مقدس لحظهی افرینش جهان است.الیاده نوروز ایرانیان را مثال میاورد و از بیرونی نقل میکند که شاهان در نوروز اعلام میکردند:«امروز روز نو از ماه نو از سال نو است، آنچه را جهان پیر و کهنه کرده است، باید نو کرد.»
از دیگر تجربههای امر قدسی قداست طبیعت است.پس از کشف کشاورزی، حیات دینی نیز دستخوش تحولاتی میشود از جمله در اکثر ادیان خدایان آسمانیند.آب مقدس و تطهیرکننده است که مثلا در غسل تعمید مسیحیان انسانی نو به واسطهی آب پا به دنیا میگذارد.زن و زمین یکی پنداشته میشوند و زایش بشری گونهای دیگر از باروری زمین پنداشته میشود.کتاب سرشار از مثالهای متعددی است که الیاده از ادیان و فرهنگهای مختلف در طول تاریخ میزند و شباهتهایشان را رمزگشایی میکند.به هر حال از منظر انسان دینی طبیعت به هیچ وجه طبیعی نیست و سرشار از رمز و رازهایی است که زیربنای زایش اساطیر و باورها در طول تاریخ بوده است.
اما جالبترین بخش کتاب تشریح وضعیت انسان مدرن در تقابل با امر مقدس است.زیرا یکی از اصلیترین جنبههای حیات انسان مدرن تقدسزدایی از جهان و طبیعت است.الیاده میگوید چون انسان غیردینی خود را در تقابل با انسان دینی که حیات خود را با تکرار فعل آفرینش خدایان معنا میبخشید،تعریف میکند و با باور به اینکه خود او تنها فاعل جهان است دست به تقدسزدایی حیات میزند،به گونهای خواسته یا ناخواسته زاییدهی انسان دینی است و به عبارت دیگر نمیتواند خود را از قید نشانهها و آثار رفتار انسان دیندار پیشینی خلاص کند و صرفا میتواند این نشانه ها را از معنای دینیشان خالی کند.مثلا سالگردهای ازدواج و تولد و غیره به نوعی همان ساخت اعیاد و مناسک دینی را دارند.او شکلگیری اسطورههای انسان نوین را مثال میزند و حتی مکاتب فکری نظیر مارکسیسم را نیز از حیث ساختار و نشانهها، ادامه ادیان گذشته میداند.
به هر حال کتاب بسیار خواندنی است و تمام تحلیلهایش را با مثالهای متعدد همراه میکند.خصوصا اگر به مطالعه ادیان علاقه داشته باشید قویا توصیه میکنم از دست ندهید.
مقدس و نامقدس(ماهیت دین)/میرچا الیاده/بهزاد سالکی/شرکت انتشارات علمی و فرهنگی/چاپ دوم/۱۳۸۸
13 comments:
به نظر من دین هایی که با تکیه بر تقدس طبیعت مبتنی هستند مثل بودا اصیل ترند .. ولی کلا من فکر می کنن چیزی که بهش می گن دین های آسمانی مایه بدبختب همه انسان ها در همه قرون و اعصار بوده هست
سلام سیا
این کتاب رو تورق کردم فقط اما بازم لذت بردم
محشره
راسته ی کار خودته این کتاب
راستی بیش تر بنویس پسر
با عنوان پست قبلیت موافقم.
چرا به ما سر نمیزنی ای امر مقدس؟
سلام
قدس و امر قدسی موضوع بحث برانگیزیست و قابل بسط و تامل
ممنونم چیز های زیادی آموختم .
دوست داری در پستی با این موضوع کلنجار برم اما خوب بماند بعد از ....
همین
این روزها تعریفم از مقدس و قداست لغت ساده ی ارزش است.خوب که نگاه می کنم خلق ارزش و تاثیر یک عنصر قابل ارزیدن بر ذهن افراد است که مکاتب و دین ها را بوجود آورده است. نوابغ ارزش ها را در ذهن افراد می یابند و مکاتب را پدید می آورند...
خالق ارزش سهم خود را بر می دارد و خاندانش میراث خوار او در طول تاریخ می شوند.برای همین است که می گویم نوابغ پیامبرانند.
کتاب خوبیه .حق با شاهرخ حتما بخونید
به محض اینکه "امر قدسی" را دیدم یاد سید حسین نصر افتادم و پایان نامه ی خودم و خوشم از موضوع بررسی ات آمد. بعد که اسم میرچاالیاده را دیدم ذوقم دوچندان شد. چه عجب یک کتابی معرفی کردی که ما پیش پیش خوانده بودیم
خاطرم میاد وقتی اولین بار این کتاب رو خوندم واقعا باعث شد کمی فکر کنم(کم اند کتابهایی اینچنین)پیشنهاد میکنم اگر نخوندی کتاب ایمان یا بی ایمانی رو هم بخون،مکاتبات امبرتو اکو و کاردینال مارتینی، نشر نی. تحلیل جالبی از ایمان و تقدیس و غیره داره. و اما بعد در باب داستانی که گفته بودی و شیشه و غیره ، این قصه یکی از چهار داستان رابعانه است که به نوعی مشاهدات عینی و مستند محسوب میشه و درباره این شیشه هم قصد خاصی در کار نبوده. باقی بقایت.مشتاقم به خواندن و شنیدن نظراتت
سلام ...
تسلیت و تسلیت و کوچ مهربانانه.... منتظر می مانم ...
همه اینها را گفتی عزیزم، قیمتشو نگفتی، حرف از پول بزن و دیگر هیچ!
از شوخی گذشته باید چیزجالبی باشه، بخصوص نکاتی که در آخر گفتی، من قبلا یک چنین تفکراتی داشتم اما یه تحلیل فرویدی به خودم زدم گفتم شاید بیش و کم علاقه من به "امر مقدسه" که همهچیر رو می خواد وصل کنه به این خزعبلات بعد فهمدیم که اینها همش تحت تاثیر ضمیر ناخودآکاهه حالا این آقا میگه فلان، کمی گیج شدم! باید بخونمش البته اگه تو این خراب شده بشه گیر آورد.
نمیدونم..شاید بگی خیلی از مرحله پرتم...ولی هیچ وقت دنبال این مسائل نرفتم...پستتو خوندنم و برخلاف پیشنهاد های سابقت احتمالا دنبالش نمیرم...دین،دین منه...خدا،خدای منه...اونی که تو ذهنم ازش ساختم...بازم میگم شاید بهم بگی خیلی از مرحله پرته
به من توصيه اکيد شده هر کتابي از اين نويسنده ديدم بخونم
چقدر دنبال یه همچین پیشنهادی بودم ! خیلی جالبه که بهش بر خوردم الان !
Post a Comment