دوست فیلمسازی دارم که حرف قشنگی میزد.میگفت هنرمندان ناپخته و جوان ایده هایشان شارپ است، تیز است,از کار میزند بیرون.ولی هنرمندان بزرگ ایده هایشان صیقل خورده و توی دل کارشان فیت میشود.فروغ هم در یکی از نامه هایش (گمانم به احمد رضا احمدی)توصیه میکند(نقل به مضمون) که بگذارد ایده ها توی ذهنش بچرخند و وقتی ته نشین شدند کارش را بنویسد.
مطمئن نیستم که با دیدن سه فیلم از فون تریه صلاحیت این را داشته باشم که درباره اش نظر بدهم ولی به هر حال من سه کار مهم او را دیده ام.(شکست امواج،رقصنده در تاریکی و داگ ویل)بنابراین بهتر است این حرفها را درباره این سه فیلم محدود کنم.شک ندارم که فون تریه کارگردان خلاقی است.زبان مختص به خودش را هم دارد.اما این ها کافی نیست تا فیلم هایش(دست کم این سه فیلم)فیلم های بزرگی باشند.به نظرم آثار بزرگ هنری چه در حوزه ی سینما و چه ادبیات و... دارای افسونی هستند که زبان مخاطب را بند میاورد. باعث میشود که مخاطب نتواند در لحظه احساس مشخصی درباره ی اثر داشته باشد و همین جور در ذهن مخاطب ادامه پیدا کند و هر بار نو شود و تاویل جدیدی خلق شود.هر بار مخاطب در برابر تاویل خود مغلوب شود و دوباره تالیفش کند.همان لذت باختن که شاه رخ میگوید.
اما فون تریه از احساسات مخاطب سوء استفاده میکند و ایده اش را پشت احساسات مخاطب قایم میکند.احساسات مخاطب که فروکش کند و حساب کتاب کند میبیند که چیز دندان گیری وجود نداشته.خصوصن در شکست امواج وقتی که فون تریه درباره ی مفاهیم بزرگ و فراگیری مثل عشق خدا مذهب ثکثوالیته (میبینید سانسور چه به روزمان آورده:) سخن میگوید به نظرم اصلن راضی کننده نیست.(البته شاید هم من زیادی انتظار داشته ام).گفتم که فون تریه کارگردان خلاقی است اما این خلاقیت معمولن تنها در شکل و فرم اتفاق میافتد.(که البته لازم است و نه کافی)درونمایه ها معمولن چیز زیادی برای عرضه ندارند.
اما بد نیست که یکی از نقاط قوت بسیار مهم کار هایش را بگویم که شخصن از آن لذت بردم.یکی بازی گرفتن از بازیگرانش فوق العاده است.در رقصنده در تاریکی از بازی فوق العاده بی یورک (که به خاطر چند ترانه اش دوستش دارم)به شدت شگفت زده شدم.(هر چند بعدن فهمیدم چند فیلم قبل از آن بازی کرده بوده).همچنین فضا,رنگ,تصویر برداری گاه مستند گونه با دوربینی که اغلب روی دوش است نکات مهمی است که زبان سینمای فون تریه را ویژه و قابل توجه کرده.البته دوست داران فون تریه میتوانند انتقاد کنند که من نگاه درستی به سینمای فون تریه ندارم و باید او را در قالب نظریه دگما95 و اجرای آن جستجو کرد که البته به نظرم اعتراض وارد نیست اعدامش کنید!
لطفن بنشینید آقای فون تریه!
No comments:
Post a Comment