گمانم تجربه ی این چند سال به همه فهمانده باشد که بد با بدتر تومنی چند دلار توفیر دارد و برای مدافعین آزادی و خواستاران دموکراسی جا افتاده که تحریم کردن انتخابات شکل چندان کارآمدی برای اعلام نارضایتی نیست.چرا که این اعتراض باید توی گوش کسی برود و وقتی نرود یعنی هیچ,کشک!در واقع حاکمان کنونی جامعه خیلی هم خوش دارند عده ای که همواره تحریمی بوده اند تحریمی بمانند چرا که اگر نمانند احتمالن مدافع اصلاح طلبان خواهند شد و سرانجام بد را به بدتر ترجیح خواهند داد.به هر حال چیزی که میخواهم بگویم این است که وضع بدتر از آن چیزی است که چند سال پیش تصور میشد.خیلی ها (از جمله خود من)بعد از انتخاب دولت نهم نگرانی بزرگشان این بود که کار توسعه ی سیاسی کند خواهد شد و سخت گیری ها در سطح آزادی بیان بیشتر.حتی فکرش را هم نمیکردیم که چنین فاجعه ای به وجود بیاید.آن موقع که در جریان انتخابات ریاست جمهوری داشتیم از بازگشت استبداد و از بین رفتن آزادی و لزوم حمایت تحصیلکردگان از دوم خردادیها حرف میزدیم وجدانمان کمی ناراحت بود که شاید داریم زیاده روی میکنیم در کریه جلوه دادن دولت احتمالی اصولگرایان.اما حالا از اینکه نتوانسته بودیم عمق فاجعه را حدس بزنیم وجدانمان ناراحت است!
مجلس هفتم هم کلکسیونی بود از عتیقه جات و چه خوب که دارد تمام میشود.امید اینکه از همین تعداد از دوم خردادی ها که از زیر تیغ شورای نگهبان جان سالم به در برده اند پنجاه شصت نفر به بهارستان راه پیدا کنند بلکه این چند وقتی که دولت نهم هست بشود یک حال گیری مفصل راه انداخت.امید تغییر کلفت که نمیشود داشت!
به هر حال خانم ها آقایان جان مادرتان در انتخابات جمعه شرکت کنید!!
تبصره:اگر متقاعد شدید که رای بدهید ولی به اصولگراها,بیخیال.دمتان گرم همان تحریم بهتر است!!!
پی نوشت:این پست سید را بخوانید.جالب است!همچنین این پست یک سید دیگر!
No comments:
Post a Comment