Saturday, March 15, 2008

من ترجیح می دم درونم دریا باشه تا امپراتوری

الف :توی این بند فقط می خوام پز بدم چن تا فیلم از لینچ دیدم منظور دیگه ای ندارم می تونین برین بند "ب" رو بخونین !

برای من دیوید لینچ از Lost Highway شروع شد، فیلمنامه ش رو حسین بهم داده بود، تا حالا با همچین چیزی برخورد نکرده بودم، خدا می دونه چند بار دیدمش و چند بار با چند نفر درباره ش حرف زدم، توی نمایشگاه کتاب 84 یا 85 بود که هنر امر متعالی مبتذل (اسلاووی ژیژک، ترجمه ی مازیار اسلامی، نشر نی، 1200 تومان) رو خریدم و دونستم می شه تا ابد درباره ی این فیلم نوشت و حرف زد و هیچ وقت هم این حرفا تموم نشه؛ بعد تر وقتی اون همه جنایت و رنج رو زیر اون لایه ی مخملین و خوشکل توی Blue velvet دیدم از لینچ بیشتر خوشم اومد. اونقد از این بشر خوشم اومده بود که حاضر شدم بشینم پای شبکه چهار و نسخه ی دوبله ی Elephant man رو ببینم (از دوبله بدم میاد) و دیگه می دونستم هر وقت قراره فیلمی از لینچ ببینم باید جا بخورم و این جا خوردن وقتی بیشتر از همه بود که فیلم خیلی ضعیف Wild at heart رو دیدم فیلمی که دست بر قضا جایزه ی کن رو هم برده و من هنوز فکر می کنم این جایزه رو به لینچ دادن نه به اون فیلم. Dune از معدود فیلمای عمرم بوده که نصفه نیمه ولش کردم و نتونستم تا ته ببینمش. Twin Peaks رسما ً گیجم کرد و کم مونده بود قاتی کنم که سیا اون خطابه ی استثنایی ش رو توی پارک شروع کرد و نمی دونم چرا هیچ وقت پستش نکرد و بعد فهمیدم سیا چقدر خوب این فیلمو که من اصلا نفهمیده بودم فهمیده بود. Eraser head یک سالی می شه که توی کمدم داره خاک می خوره، هیچ زیرنویسی نداره (تو بگو حتا زیر نویس مالایایی) و من نمی دونم چجوری باید به دی وی دی زیر نویس اضافه کنم.

ب : و بدان که این جهان خیال اندر خیال اندر خیال است. شیخ عبدالکریم جیلی

حرف زدن درباره ی بعضی فیلم های لینچ )همونایی که بهشون میگن فیلمای لینچی) یکی از سخت ترین کارای دنیاس، چه بخوای ارتباط نشانه ها رو پیدا کنی چه دنبال تعابیر و تفاسیر فیلم بگردی یا خیلی ساده تر، حتا اگه بخوای بگی فیلم درباره ی چیه و داره چه اتفاقایی می افته بازم کارت خیلی سخته. (تعجب می کنم بعضی از سایتا خلاصه ی امپراتوری درون رو هم نوشته ن). Inland Empire هم ازون دسته فیلماس، به نظرم بهترین راه اینه که فیلمو ببینی نه این که تماشا کنی، نمی خوام با کلمه ها بازی کنم فقط منظورم اینه که نه مثل فیلم های دیگه و نه مثل همه ی چیزای دیگه ای که دیدن درباره شون به ساده ترین معنی صدق می کنه نمی شه این فیلمو اونجوری دید. باید این فیلمو ببینی مثل وقتی که خواب می بینی یا بهتر بگم وقتی که کابوس می بینی. بهتره بهش تن بدی، بهتره سعی نکنی از کابوس بیدار شی، حتا به نظرم بهتره دنبال تعبیر کابوسات هم نباشی، باید این فیلمو ببینی توصیه ش کنی به دیگران، همین.

گفتم که حرف زدن درباره ی فیلمای لینچ خیلی سخته؛ انتظار نداشته باشین یه چیز درست درمون از آب دربیاد، همین دیگه

Inland Empire by David Lynch

پ. ن. از تویین پیکز خوشم نیومد بعد که سیا درباره ش حرف زد فهمیدم من مخاطب اون فیلم نبودم ولی سیا بوده، فک کنم مخاطب این فیلم هم سیا باشه، منتظر پستش می مونم.

No comments: