Thursday, March 26, 2009

نوروزنوشت

اینکه الان میخواهم تبریک سال نو را رسما خدمتتان تقدیم کنم دلیل دارد و دلیلش را شاه رخ اشاره کرد در پست قبل.این چند روز با دوستان کوه بودیم.چادر زدیم و آتش روشن کردیم.جای شما البته خالی بود. نشد عکس بگیریم چون دوربین یادمان رفته بود وگرنه کلی منظره بود که دیدنش را با شما تقسیم کنیم.شگفت آورترینش برای من آسمان بود که انگار نه انگار بیست و چند سال است دارم زیر سقفش زندگی میکنم.حیرت انگیز بود.آسمان آنجا میلیاردها ستاره داشت.

این یک هفته اصطلاحاتی بین مان رایج شد که جز خودمان کسی به منظورشان پی نمیبرد.حالا که به شهر برگشته ایم ازشان استفاده نمیکنیم.لابد تاثیر کوه بوده.دلمان نمیآمد بخوابیم و میگفتیم و میخندیم.به چیزهایی که بعید میدانم بشری به آنها خندیده باشد.حرف کم نمی آوردیم از لاکان و هایدگر به هم میبافتیم تا جفر و علوم غیبه.گاهی هم نوبتی داستایوفسکی میخواندیم.خوش گذشت به هر حال.

اما امسال به شکل کاملا متفاوتی شروع شد.سال عجیبی است. حس خاصی نسبت به آن دارم.سال پر حادثه ایست .چه برای خودم و چه برای ایران.خودم هرجوری شده از این حوادث جان به در خواهم برد.برای ایران میترسم.

امیدوارم سالی که با شادی شروع شده با شادی ادامه پیدا کند و با شادی تمام شود.شادی برای شما و ایران.سال نو مبارک،صد سال به از این سالها.

No comments: