Tuesday, July 28, 2009

ندا،نماد تام و تمام جنبش سبز

۱-دختری روی زمین دراز میشود چند نفر دور اورا گرفته اند.دختر با نگاه متعجب ولی بی تفاوت انگار به دور نگاه میکند.اولش متوجه نمیشوی چه خبر است. تا زمانی که صدای نا واضحی ظاهرا میگوید «ببر،ببر» و بعد خون از دهان و بینی دختر بیرون میزند و صداهایی فریاد میزند.جیغ میکشند.یا ابوالفضل...

۲-مرگ ندا بی شک یکی از مهم تری اتفاقات بعد از کودتای ۲۲ خرداد بود.فیلم کشته شدن او بلافاصله در رسانه های مختلف جهان انعکاس یافت.از او تابلو نقاشی کشیده شد و مجسمه ساخته شد.او تنها شهید این جنبش نیست و هر روز با اسمهای جدیدی آشنا میشویم .سهراب.اشکان.یعقوب.امیر و ...اما مرگ ندا و خون ندا اتحاد شگفت آوری را در میان ایرانیان ایجاد کرد و همدلی جهانی عظیمی را سبب شد.شاید به این دلیل ساده که فیلم شهادت او واضح و تکان دهنده بود به طوری که انکار احمقانه برخی مسئولین و تلاش آنها برای صحنه سازی خواندن این جنایت جز خشم افکار عمومی دستآوردی برای کودتاچیان نداشت.

۳- ستارخان به بالین سرباز مجروحش میرود و با عصبانیت به او میگوید:پسرم تو نباید بمیری. ما به نیروی تو، به اراده آهنین تو نیاز داریم. پسر جان چرا نمیگذاری زخمت را مداوا کنند.پسر از او میخواهد سرش را نزدیک بیاورد.بعد در گوش او میگوید:من زن هستم.

۴- سرآغاز حضور زنان در جنبش های مختلف ملی را شاید بتوان از مشروطه دانست جایی که جنبش هایی برای پیش برد مشروطه و احیای حقوق زنان به وجود میآید.نمونه هایی از زنان که حتی با لباس مردانه به مبارزه مسلحانه پرداخته اند بسیار است.قیام «زینب پاشا» در آذربایجان و تاسیس نهادهای مدنی مانند «جمعیت نسوان وطن خواه» و«انجمن حریت نسوان» نمونه‌های دیگری است.این مبارزات در واقع آغازی بود بر مبارزه با تعریف زن سنتی و خانه دار.مبارزه ای که تا کنون ادامه دارد.پیش و پس از کودتای ۲۸ مرداد، زنان برابر با مردان در مبارزات حضور داشتند.بررسی مستندات انقلاب ۵۷ به روشنی نشان میدهد که زنان حتی در جنبش های مسلحانه در قبل و بعد از انقلاب نقش بسیاری داشته اند.البته بسیاری از این مشارکت ها در راستای احیای حقوق زنان نبوده و غالبا در راستای اهداف حزبها و گروهها و نگرش آنها معنا می یافت.هر چند بعد از انقلاب در موارد بسیاری از قبیل حق رای و بسیاری از حقوق شهروندی برابری با مردان حاصل شد اما در بسیاری از قوانین کماکان نابرابری هایی وجود دارد که مبارزات زنان را اجتناب ناپذیر میکند.ضمن اینکه ماهیت فقهی حکومت، مبارزه را بسیار پیچیده کرده و بسیاری از حقوقی که پیش از انقلاب زنان داشتند از آنان سلب شده است.

۵- سربرآوردن جامعه مدنی ایرانی بعد از انتخابات بی شک یکی از مهم ترین تحولات بعد از انقلاب بود.چیزی که روشنفکران با نگاه به بضاعت ناچیز رسانه ای خویش از آن نا امید بودند.بخش مهمی از این تحول را میتوان به چند رویداد مهم در چهار سال منتهی به انتخابات مرتبط دانست.یکی برخورد شدید و گاهی وحشیانه،با آزادیهای فردی زیر عنوان طرح ارتقای امنیت اجتماعی که صحنه های خشونت بار آن خصوصا در تهران،خشم مردم را در پی داشت.صحنه هایی از فراری دادن برخی دختران و پسران از دست گشت ارشاد به وسیله مردم به روشنی نشان میدهد که مردم حتی اگر با پوشش جوانان موافق نباشند با برخورد خشن با آنها مخالف بودند و حتی بخش مذهبی جامعه نیز به کار -به اصطلاح -فرهنگی به جای خشونت معتقد شد.لایحه حمایت از خانواده بار دیگر موضوع زنان را در جامعه مطرح کرد و خانواده ها به روشنی خطر آن را احساس کردند.بازداشت های گاه و بیگاه فعالان حقوق زنان و برخورد خشن با تجمعات هشت مارس هر یک تاثیر تازه ای بر جامعه داشت.غیر از حضور طبیعی زنان و دختران در ستادهای انتخاباتی میتوان این تاثیرات را در شعارها و رویکرد کاندیداها به مسئله زنان دید.حضور پر رنگ دکتر زهرا رهنورد در کنار مهندس موسوی و طرح شعارهایی نظیر آزادی حجاب از سوی مهدی کروبی در کنار طرح دیدگاهها و شعارهایی در حوزه حقوق شهروندی تاثیر انکار ناپذیری در شکل گیری جامعه مدنی ایرانی داشت.پدیده ای که تمامی معادلات قدرت را به هم ریخته و به خصوص حاکمیت را در درک ابعاد هر روزه خود ناکام کرده است.تولد این جامعه مدنی با چنین حضور پررنگی از زنان اتفاق مبارکی است که باید ابعاد آن را مطالعه کرد.

۶- اگر در جنبش های گذشته ایران خشونت در مبارزات انقلابی از سوی مبارزین ضروری به نظر میرسید بروز خلاقیت مردم در جنبش سبز نیاز به خشونت را به حداقل رسانده است.ضمن اینکه وجود اینترنت و شبکه های ماهواره ای و در واقع امکان ارتباط بین مردم در این مسیر سبز بسیار موثر بوده اند.تصویر جنبش کنونی ایران نه تصویر خشن از مبارزی با اسلحه بلکه تصویر جوانانی است که بسیار جلوتر از حاکمانشان میاندیشند و در حالی که حاکمانشان میخواهند به سبک صدر اسلام و به حکم قرآن و شمشیر بر آنها حکومت کنند بی آنکه به دنبال خشونت باشند با چهره هایی امیدوار و نگاهی به آینده خواهان آزادی هستند.در این میان حضور زنان و دختران،این بار نه با لباس مردانه و اسلحه ای بر دوش،بلکه با تمام خواستهای زنانه و امید به آزادی در خیابانها و در زندانها به عنوان دانشجو و وکیل و فعال حقوق زنان و هنرمند و نه در هیات سیاهی لشکرانی وابسته به تفکر مردانه و پشت سر آنها ،بل پیشاپیش، بزرگترین وجه تمایز این حرکت با سایر جنبشهای فراگیر در تاریخ مبارزاتی ایران است.این تلاش برای پرهیز از خشونت به نوعی نتیجه درآمیختن لطافت و زنانگی با مفاهیمی مانند مبارزه و جنبش است.لذا به نظرم تصویر معصوم دختر جوانی که بی هیچ ابزار خشونت و به قصد یک اعتراض مدنی صرف کشته میشود بیش از هر چیز دیگری میتواند نماد این جنبش و وسیله ای برای شناساندن آن به جهانیان باشد.ندا نماد تام و تمامی از این جنبش است.

No comments: