جدای از حضور کسانی مثل شریفی نیا و الماسی و احمد نجفی که هر کدام قبلا به نوعی از چشمم افتاده بودند،جدای از حضور کسانی مثل قالیباف و رضایی و دانش جعفری که از همان اولش هم معتقد بودم آبی از آنها گرم نمیشود،یا پهلوان پنبه ای مثل رضازاده که یکی از پروژه های ناکام پهلوان سازی نابغه های فرهنگ سازی بود چیزی که خیلی عصبیم میکند حضور افشین قطبی در مراسم تنفیذ است.
با خودم میگویم تو چه حقی داری که برای یک آدم زنده تکلیف تعیین کنی که مثلا فلان کار را نباید بکند یا بهمان کار را باید میکرد.اصلا آیا این با روح آزادی که اینقدر سنگش را به سینه میزنی سازگار است؟تازه قطبی که سالهاست اصلا ایران نبوده و فارسی را با جان کندن (قبلا میگفتم شیرین) حرف میزند.چه توقعی داری از این آدم.از کجا بداند که سیاست توی ایران چه جوری است و کجا برود و کجا نرود.مربی فوتبال است همین کافی است.از او باید برد خواست نه یک کنش سیاسی.
نه.قطبی را مردم قطبی کردند.این جز معدود خواست های مردم در دوران دولت حماقت بود که محقق شد.دایی لج مردم را درآورده بود و پاک مدل ا.ن حرف میزد.یک ریز هم نتیجه بد می آورد و توهم توطئه پدرش را درآورده بود.مردم نمیخواستندش.
مایلی کهن با آن ادبیات چاله میدانی اصلا اندازه ای نبود که کسی از او خوشش بیاید.زود رفت پی کارش.چون مردم قطبی را میخواستند.قطبی با آن صورت تراشیده و تر تمیز را مردم خواستند که مربی تیم ملی شد.مردم.
آقای قطبی، چند نفر از آنهایی که آمدند فرودگاه الان توی زندانند یا سینه قبرستان؟چند نفر از آنهایی که گلو پاره میکردند افشین امپراتور باتوم خوردند یا گذرشان به شکنجه گاه های رژیم افتاد؟توی عصری زندگی میکنیم که ناآگاهی باید جرم باشد.هیچ قبول نمیکنم که کم اطلاع است.این را زمانی که گفتند قطبی به احمدی رای میدهد چون هواپیما در اختیارش گذاشته که برود دوبی قبول میکردم ولی حالا نه.
بله هر کسی نسبت به کارهایی که میکند مختار است ولی نسبت به عواقبش هم باید مسئول باشد.آقای قطبی لازم نبود حتی ایرانی باشی تا بفهمی کجا باید بروی کجا نباید بروی.
مسیح عزیز مطلب زیبایی نوشته در همین مورد که خواندنی است.
این را هم آقای قطبی تو بخوان.
No comments:
Post a Comment