سر ِ يك ساعت هاي خاصي بيشتر اذيت مي كرد، كنترل كردنش سخت تر مي شد؛ به دكتر كه گفتم دكتر گفت همه شون همينجوري ان اون ساعت هايي كه عادت داشتن پاي پيك نيك بشينن بيشتر اذيت ميشن.
حالا شده حكايت من و پنج شنبه ها، مخصوصا اگه هوا آفتابي باشه و تو ديرت باشه كه منتظرتن باهاشون بري بيرون
No comments:
Post a Comment