خواب ديدم ماه رو با ستاره هاي دورش و تاريكياي دورش نگاه مي كرديم دو نفر بوديم اون يكي نمي دونم كي بود ماه كامل بود اما زشت بود پر از پف هايي بود كه انگار مرضي چيزي داشته باشه تقريبا ميشه گفت چندش آور بود؛ به اوني كه باهام بود گفتم توي اون تاريكيا هم ستاره هست اما ما نمي بينيم مي دوني چرا؟ گفت نه نمي دونم چرا گفتم به خاطر نور ماهه نورش زياده نمي ذاره اون ستاره هاي دور و برو ببينيم.
توي پست بعدي ميگم احتمالا تعبيرش چيه
No comments:
Post a Comment