Friday, July 4, 2008

اره برقی، نظریه ی ادبی و آنجلوپولوس

این روزها مدام دارم به اره برقی فکر می کنم، اینکه با یک اره برقی چه کارها که نمی توان کرد؛ فکرش را بکنید، اره برقی و دست، اره برقی و پا، اره برقی و گردن، اره برقی و شکم، اره برقی و صنوق عقب ماشین، اره برقی و جایی دور و برهوت، اره برقی و قبر، اره برقی و مسیر برگشت تا خانه شهرام ناظری؛

با یک اره برقی چه کارها که نمی توان کرد؛

این روزها دارم کتاب نظریه ادبی را می خوانم نوشته ی یوهانس ویلم برتنز، برگردان فرزان سجودی؛ خلاصه ی فصل اول ( خوانش معنا مدار) را از زبان خود کتاب نقل می کنم:

" سنت مطالعات ادبی انگلیسیو آمریکایی، توجه خود را به معنای متون ادبی متمرکز می کند. نقد عملی (در بریتانیا) و نقد نو (در ایالات متحده امریکا) قبل از هر چیز ارائه کننده تفسیرهایی بودند؛ پیروان نقد نو توجه ویژه به جنبه های صوری ادبیات داشتند، که از دید آنها مستقیما ً در خدمت معنا بود. در این سنت انگلیسی – امریکایی، ادبیات اهمیت بسیار زیادی دارد؛ زیرا در اشعار، رمان ها و نمایشنامه ها " بهترین آنچه که در دنیا اندیشیده شده و به زبان آورده شده است" را خواهیم یافت. ادبیات امکان عمیق ترین نگرش های ممکن به ماهیت انسان و شرایط انسان را به ما عرضه می کند. ادبیات به دلیل ژرف نگری اش و به دلیل اصالتش ما را در موقعیتی مناسب برای نقد دنیای سطحی، عقلانی و کالایی شده ای که در آن زندگی می کنیم قرار می دهد. نقد ادبی که بهترین های چند هزاره نوشتن را جستجو می کند و در حفظ آنها می کوشد، همزمان با نقد اجتماعی عمل می کند. سرانجام در این سنت مطالعات ادبی، انسان گرایی لیبرال و فرضیات بنیادی آن بدیهی تلقی شده اند. در این دیدگاه فرد – یا سوژه به بیان فنی تر – را شرایط اجتماعی یا اقتصادی تعریف نمی کند بلکه فرد اساسا ً آزاد است. ما از طریق انتخاب های مان خود و سرنوشت مان را می آفرینیم."

فیلم Broadcast رو دیدم بدون زیر نویس، کسی می دونه این فیلم درباره ی چیه، اصلا کسی زیرنویسی سراغ داره برای این فیلم (منظورم زیر نویس انگلیسیه)

( اولین فیلم انجلوپولوسه گویا احتمالا مستنده و بیست و هشت دقیقه هم هست محصول 1967 )

No comments: